بهای سنگین فرصت سوزی در صنعت خودرو

شنبه 22 دی 97 ساعت 10:50
بهای سنگین فرصت سوزی در صنعت خودرو

روزی که برجام به فرجام رسید، به نظر می‌رسید بهار صنعت خودروی ایران از پس زمستانی سخت شروع شده است. سه سال پیش از آن در سال ۱۳۹۱ سخت‌ترین تحریمها بر صنعت خودروی ایران اعمال شده بود. غرب و به خصوص آمریکا موتور محرک اقتصاد ایران را نشانه گرفته بودند. شدیدترین تحریمها بر صنعت خودرو ایران چنان سایه افکند که پژو شریک ۳۰ ساله ایران خودرو راه خروج در پیش گرفت و رنو که هفت سال پیش با بوق و کرنا شرکت مشترک با ایران تأسیس کرده و همزمان در سایت دو خودروساز به تولید پرداخته بود، تقریباً کار را تعطیل کرد.

نخستین نشانه‌های تأثیر تحریم‌ها با کاهش تولید خودروسازان و به تبع آن قطعه سازان ایرانی بروز کرد و خودرو به کالایی نایاب و گران قیمت بدل شد. قیمت‌ها سر به فلک کشید و مردم و رسانه‌ها ناراضی از شرایط پیش آمده ادعاهای سابق خودروسازان را مبنی بر تولید ۱۰۰ درصد داخلی خودروهای ملی مانند سمند و پراید به چالش کشیدند. آن روزها معلوم شد که ادعای تولید داخلی خودروهای ملی فقط اهداف تبلیغاتی داشته و عدم واردات بعضی قطعات مانند جعبه دنده اتوماتیک و icu و بعضی قطعات پیشرانه می‌تواند خطوط تولید محصولات خودروسازان را متوقف کند. این در حالی بود که خودروسازان حتی رینگ آلومینیومی بعضی خودروهای خود را در همان سال‌های اول آغاز تحریمها حذف کردند!

با روی کار آمدن دولت اعتدال، گفت و گو با جهان غرب در اولویت قرار گرفت و سرانجام برجام به فرجام رسید. سالهای ابری و سرد سپری شد و کمپانی‌های خارجی با پیشنهادهای رنگارنگ به تهران سرازیر شدند. گفت و گو های خودروسازان با شرکای خارجی ولی رنگ و بوی دیگری داشت. به نظر می‌رسید این بار ایرانی‌ها هستند که برای شرکای غربی شرط و شروط گذاشته‌اند. ایران خودرو مدعی بود پژو باید به خاطر خروج یکباره از ایران در سالهای قبل خسارت بپردازد و سایپا بین دو دلبر یعنی رنو و سیتروئن ناز می‌کرد که طرف کدام را بگیرد. در این بین آنچه نگران کننده بود، گفت و گو های محرمانه و پشت درهای بسته بود که خبرنگاران و افکار عمومی از جزییات آن بی اطلاع بودند. کار به بهانه تأمین حداکثر منافع ملی به طوری پیش می‌رفت که باوجود حضور نعمت زاده وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت (صمت) در مذاکرات با رنو حتا بعضی مقامات سازمان گسترش و وزارت صمت هم از جزییات نحوه انعقاد قراردادها و مفاد آنها آگاهی نداشتند. این امر آنجا آشکار شد که در انتهای یکی از نشست‌های نهایی انعقاد قرارداد همکاری با رنو در فرانسه، مقاماتی که برای حضور در انتهای نشست و لحظه امضا دعوت شده بودند، کاملاً سورپرایز شده و در مقابل سؤال خبرنگاران در مورد جزییات قرارداد ابراز بی اطلاعی می‌کردند و می‌گفتند ساعتی پیش دعوت شده‌اند و نمی‌دانند دقیقاً قرار است چه اتفاقی بیفتد!

خودروسازان ایرانی مدعی بودند حداکثر منافع ملی در قراردادها دیده شده و حالا علاوه براینکه خارجی‌ها باید جریمه تنها گذاشتن ما را در روزهای سخت بپردازند، متعهد شده‌اند که انتقال فناوری انجام دهند و در ایران سرمایه گذاری کنند. خارجی‌ها هم ژست با لبخند مقابل دوربین رسانه‌ها می‌گرفتند و می‌گفتند این بار با تحریم هم نخواهیم رفت! زمان اما ثابت کرد که غربی‌ها برای اخم آمریکا بیش از خودروسازان ایرانی ارزش قائل‌اند و با سخنرانی رییس جمهوری آمریکا مبنی بر خروج یکجانبه از برجام ساز جدایی کوک کردند.

نزدیک به سه سال فرصت پسابرجام برای پوشاندن نقاط ضربه پذیری خودروسازان ایرانی از دست رفت و حالا مجدداً همان زخمهای قدیمی سر باز کرده‌اند. تولید خودرو کاهش یافته، قیمت‌ها سربه فلک گذاشته، جعبه دنده اتوماتیک نایاب شده و رینگ آلومینیومی از خودروها حذف شده‌اند! ابتدای دهه ۹۰ با تحریم اوباما حلقه‌های مفقوده خودروسازی ایران برای پایان دادن به وابستگی آشکار شده بود، ولی خودروسازان ایرانی با فرصت سوزی تنها به مذاکره برای واردات و مونتاژ خودروهایی جذاب مانند پژو ۲۰۰۸ و سیترون سی ۳ قناعت کردند. نتیجه قناعت به حداقل‌ها این شد که با اخم ترامپ، عرصه از شرکای خارجی خالی شد؛ آن هم در وضعیتی که حتی به یکی از قولهای خود برای جبران وعده‌های رنگارنگ سرمایه گذاری عمل نکردند.

پنج دهه پیش بنز در مذاکره با ایرانی‌ها شرکتی را برای تولید پیشرانه و جعبه دنده محصولات خود پایه گذاشت و در حالی پس از وقوع انقلاب اسلامی، ایران را ترک کرد که این سرمایه گذاری‌ها پابرجا باقی ماندند. ولی با گذشت ۳۰ سال از مذاکره و همکاری با شریکی مانند پژو هنوز حتی یک سوله از این خودروساز در ایران به چشم نمی‌خورد و یک جعبه دنده اتوماتیک از این خودروساز جهانی در ایران تولید نمی‌شود. پسابرجام هم گذشت و آجری بر آجر سرمایه گذاری و انتقال فناوری امثال پژو و رنو در ایران مشاهده نشد و تنها رنگین کمان وعده‌ها لحظاتی کوتاه بر بالای سر خودروسازی ایران مشاهده شد و تمام.

چه کسی مدیران صنعت خودروی ایران در پسابرجام را برای این فرصت سوزی مورد سؤال قرار می‌دهد؟ دو وزیر صنعت که نظارت ارشد بر این وضع را داشته‌اند، کرسی خود را ترک کرده‌اند، ولی مدیران خودروسازی همچنان روزه سکوت گرفته‌اند. آیا مسوولین این فرصت سوزی پاسخگو خواهند بود؟

ابراهیم نعمت الهی کارشناس صنعت خودرو

تازه ترين اخبار

دیدگاه بگذارید

اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد

avatar