تایرسازان بزرگ دنیا از انتقال تکنولوژی به ایران واهمه دارند!

بروزرسانی در: جمعه 18 آبان 97 ساعت 00:36
تایرسازان بزرگ دنیا از انتقال تکنولوژی به ایران واهمه دارند!

بازار تایر با وجود ظاهر آرامی که دارد، پیچیده نیز هست و دولت‌های غربی بیش از ما به استراتژیک بودن این کالا،‌ آن هم برای کشوری چون ایران پی برده‌اند.

خروج آمریکا از برجام، و در پی آن کوچ هم زمان خودروسازان خارجی از بازار ایران،‌ هر چند پایانی سریع بر برنامه های تولید مشترک در ایران بود، اما درس های زیادی را نیز آموخت. رفت و آمد های پژو سیتروئن به بازار ایران اگرچه بارها مورد توجه رسانه ها و فعالان اقتصادی قرار گرفته است، اما کمتر پیش آمده که کسی به تولید، انتقال تکنولوژی و مشارکت در تولید قطعات مصرفی خودرو مانند تایر توجه داشته باشد.

این روزها به هم خوردن توازن میان عرضه و تقاضای تایرهای باری – اتوبوسی و مشکلات زیاد بوجود آمده برای ناوگان حمل و نقل عمومی باعث شده است که نگاه های بیشتری جلب اهمیت این کالای استراتژیک شود. یک روز تولید داخل از امکان تامین و بی نیازی کشور به واردات برای برخی سایزهای خاص خبر می دهد و روز دیگر بازار برای همان تایر رنگ عوض می کند و به بازار سیاه تبدیل می شود!

بازار تایر با وجود ظاهر آرام پیچیده به نظر می رسد و دولت های غربی قبل از ما به استراتژیک بودن این کالا،‌ آن هم برای کشوری چون ایران پی برده اند. در تایید این نظریه باید به حضور خودروسازانی هم چون پژو سیتروئن و هیوندای برای تولید محصولات در ایران اشاره کرد؛ کمپانی‌هایی که با امضای برجام وارد بازار ایران شدند و درنهایت با تهدید ترامپ مجبور به خروج از ایران شدند. اما سوال اینجاست که چرا در زمان رفع تحریم ها،‌ کمپانی‌های بزرگ تولید کننده تایر از میشلن فرانسوی گرفته تا بریجستون ژاپنی حاضر به سرمایه گذاری و مشارکت با ایران نشدند؟ چرا چینی های پرتعداد هم حاضر به انتقال تکنولوژی به کارخانه های تایر ساز ایرانی نیستند؟ گویی بازار ایران را فقط محلی برای صادرات کالاهای خود می بینند که در هر صورت حتی در زمان تحریم های سخت گیرانه نیز قرار است از طریق کشورهای همسایه ازتایرهای تولیدی شان پر شود.

سال هاست که صنعت تایر کشور با استفاده از تکنولوژی‌های حتی تاریخ گذشته غربی و شرقی به تولید مشغول است. تایر ایرانی که قیمت تمام شده‌اش دوبرابر قیمت تمام شده کمپانی‌های مطرح جهان است و هنوز موفق نشده است جایی برای خود در بین بازارهای صادراتی باز کند. هر چند ایراد چندانی نمی توان به صنعت تایر کشور گرفت اما عدم هماهنگی و تعامل بین کارخانه های ایرانی، خود معضلی است که هیچ گاه توسط تصمیم سازان کلان مورد توجه واقع نشده است. در این بازه زمانی گروه صنعتی بارز با تولید ۳۰ درصد از نیاز تایرهای رادیال باری اتوبوسی، لقب تن‌ها تولید کننده این گروه محصول را در ایران به خود اختصاص داده است و دیگر تولید کنندگان با وجود تمایل به سرمایه گذاری و ایجاد خط تولید تایرهای رادیال باری -اتوبوسی هنوز موفق به خرید دانش فنی و انتقال تکنولوژی از تولید کنندگان بزرگ دنیا و حتی کمپانی‌های چینی نشده‌اند.

حال سوال اینجاست که چرا صنعت تایر مانند دهه ۶۰ که با همدلی اقدام به انتقال تکنولوژی بین خود کردند، این روزها حاضر به تعامل با یکدیگر نیستند؟ چرا با وجود تمایل به سرمایه گذاری توسط کمپانی‌های مختلف و سرمایه گذاران بخش خصوصی،‌ مجموعه های صاحب تکنولوژی قدمی برای حل مشکل صنعت تایر برنمی دارند؟ چرا ارتباط بین صنعت و دانشگاه در این بخش تا این حد ضعیف است؟ آیا دانشگاهیان ما پس از گذشت ۴۰ سال هنوز امکان تولید دانش و تکنولوژی ساخت تایر را به دست نیاورده اند؟

با این اوصاف شاید زمان آن فرارسیده است که سیاست گذاران و دولت مردان کمی ریزبینانه تر به موضوعات صنعتی و اقتصادی بنگرند و کمی بیشتر به فکر خود کفایی کشور،‌ هم در تولید محصول و هم تولید دانش و تکنولوژی باشند. آن هم در وضعیتی که خارجی ها ثابت کرده اند در این مورد ویژه علاقه ای به همراهی با ایران ندارند و به راحتی می توانند این جسم سیاه گرد را به اهرمی برای فلج کردن حمل و نقل کشور تبدیل کنند. درست مانند سال های جنگ و روزهای دهه ۶۰ با خاطره تایرهایی که کوپنی به فروش می رسید!

تازه ترين اخبار

دیدگاه بگذارید

اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد

avatar