بررسی سهم CNG در سبد سوختی کشور
دوشنبه بعدازظهر شورای اقتصاد در نشست فوق العاده خود با پرداخت ۶۵۰۰ میلیارد تومان کمک بلاعوض دولت برای دوگانه سوز کردن بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار وانت، تاکسی، ون و دیگر مسافربرهای شخصی موافقت کرد.طبق مصوبه دولت، تمام خودروهای عمومی کشور برای دوگانه سوز شدن کمک بلاعوض میگیرند. این مصوبه با پیشنهاد مشترک وزارت نفت و سازمان برنامه و بودجه به تأیید رسیده است. همچنین این شورا به استناد ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر تصویب کرد که برای تبدیل خودروهای عمومی و مسافربر شخصی بنزینسوز به سیانجیسوز (کارخانهای و کارگاهی)، اصل و فرع تسهیلات مالی را که به مالکان خودروها یا کارخانهها پرداخت میشود، تضمین و بازپرداخت کند.
این مصوبه بیش از یک میلیون و ۴۰۰هزار خودرو را در بر گرفته و کل خودروهای تاکسی، وانت، ون و مسافربر شخصی کشور را شامل میشود. با توجه به مصوبه شورای اقتصاد مشخص است که دولت عزم جدی در کاهش میزان مصرف سوخت بنزین و جایگزینی آن با دیگر فرآورده نفتی کشور دارد.اگرچه در غیاب محصولات دیزلی و هیبرید در وضعیت کنونی چارهای جز بهره برداری بیشتر ازسوخت گاز نیست، ولی استفاده از این فرآورده نفتی هم با توجه به منابع غنی گاز در ایران همیشه مقطعی انجام گرفته است.ایران نام دومین دارنده ذخایرگاز در جهان را یدک میکشد و آمار و ارقام هم از رشد تولید گاز طی سالهای گذشته در کشورمان حکایت دارد. با این حال اما این فرآورده نفتی هیچ گاه بهطور جدی در سبد سوختی ایران قرار نگرفته است. اگرچه در سالهای ۸۷-۸۶ با توجه به حذف بخشی از یارانه بنزین، دولت وقت دوگانه سوز کردن خودروها را بهطور جدی در دستور کار قرار داد، اما سرعت گازسوز کردن این خودروها متناسب با سرعت تولید زیرساختها نبود که همین امر فرآیند گازسوز کردن محصولات خودرویی را با چالشهایی مواجه کرد. این بار هم همراه با افزایش قیمت ناگهانی بنزین باز هم دولت خواهان آن است که در مدت زمان اندکی سهم گاز را در سبد سوختی کشور چندین برابر کند. سهمی که پس از دولت نهم چندان مورد توجه قرار نگرفته است. حال این سؤال مطرح است که با توجه به منابع غنی گاز در ایران و ارزان بودن این فرآورده نفتی در کشورمان چرا دولتها چندان راغب به افزایش سهم گاز در سبد سوختی نیستند و با وجود هزینههایی که استفاده از آن بر کشور تحمیل میکند و همچنین آلودگیهای زیست محیطی، اصرار بر استفاده از این سوخت دارد؟ همانطور که گفتیم ایران سرشار از منابع غنی گاز است حال آنکه در هیچ دولتی برنامهریزی صحیحی برای استفاده گسترده از این منبع زیرزمینی بهعنوان سوخت جایگزین بنزین انجام نگرفته است و تنها بهطور مقطعی آن هم بعد از افزایش قیمت بنزین بهرهبرداری از آن مورد توجه قرار میگیرد. به این ترتیب همراه با افت و خیز توجه دولت به سبد سوختی کشور و همچنین عدم انگیزه مشتریان به خاطر فاصله قیمتی کم بنزین و گاز، سوخت گاز نتوانست در ایران به جایگاه اصلی خود برسد. آنچه مشخص است در برنامه سوم توسعه کشور، مجلس شورای اسلامی به درستی وارد اقتصاد انرژی شد و در ماده ۲۷ سوختهای جایگزین را مطرح کرد و وزارت نفت وقت توانست صنعت CNG را وارد عرصه سوختی کشور کند. در برنامه چهارم توسعه هم برنامه ریزی برای تداوم استفاده CNG انجام گرفت این در وضعیتی است که به گفته خیلی از کارشناسان و دست اندرکاران نفتی کشور در برنامه پنجم و ششم نگاه جدی به صنعت CNG نشد. بر این اساس در قانون برنامه پنجم توسعه، سهم سیان جی از سبد مصرف انرژی کشور باید به ۲۵ درصد میرسید. در این زمینه خیلی از کارشناسان تاکید دارند که اگر از دو دهه اخیر دولتها با توجه به منابع غنی گاز نگاه جدی به این سوخت داشتند حالا شاید چندان نیازی به تصمیمگیری عجولانه در وضعیت کنونی نبود.
مشخص است که دولتها طی این سالها نه اقدامی برای گسترش زیرساختهای استفاده از سیان جی انجام دادند و نه مشتریان را ترغیب به جایگزینی بنزین کردند. مشتریان به خاطر یارانه بنزین و عدم تفاوت چندان میان قیمت گاز و بنزین گرایشی به استفاده از سیان جی نداشتندحال آنکه خودروسازی کشور نیز به نظر میرسد در این زمینه اقدامات موثری انجام نداده است و همچنان به تولید محصولات پرمصرف بنزین سوز گرایش داشته است. به این ترتیب اگر سیان جی نتوانسته با توجه به منابع گازی، در رتبه اول سوخت کشور قرار بگیرد را باید دربی برنامگی و عدم استراتژی مشخص دولتها در این زمینه جستوجو کرد. یارانه بنزین، خودروسازان و مالکان خودرو را در صرفه جویی و استفاده از سوخت دیگر کرخت کرد این در حالی است که نمیتوان به یکباره گاز را سوخت اول کشورقرار داد.
خودروسازان و سبد سوختی
همانطور که عنوان شد در وضعیتی دولت عزم خود را برای تنوع بخشی به سبد سوختی کشور جزم کرده است که به نظر میرسد این تلاش به خودیخود کافی نیست و باید برای این منظور برنامهریزی بلندمدتی را هدفگذاری کند و دیگر بخشها از جمله گروههای خودروساز را هم بیش از گذشته به بازی بگیرد.در این ارتباط حسن کریمیسنجری کارشناس خودرو میگوید بحث تنوع بخشی به سبد سوختی کشور همواره مطرح بوده است اما برنامهریزی بلند مدت و استراتژی در این زمینه تدوین نشده است.این کارشناس خودرو ادامه میدهد: تنها در مقاطعی که کشور در زمینه تأمین بنزین با چالش مواجه است، مباحثی از این دست مطرح و مورد توجه قرار میگیرد ولی بعد از برطرف شدن محدودیتها، تمام ایدهها و برنامهها رها شدند.
کریمیسنجری بحث نبود استراتژی برای توسعه CNG در سبد سوختی کشور را در خطوط تولید گروههای خودروساز دنبال میکند و میگوید: خودروسازان در زمینه تولید خودروهای گازسوز هیچگاه استراتژی مدونی نداشتهاند.او نداشتن اراده و اختیار را اصلیترین دلیل برای نبود استراتژی در شرکتهای خودروساز در این زمینه میداند.کریمیسنجری بیانگیزگی خودروسازان برای تدوین استراتژیهای متنوع از جمله تدوین استراتژی برای تولید خودروهای گازسوز را به دولتی بودن گروههای خودروساز و تعیین مدیران این شرکتها از طرف سیاستگذار کلان خودرو مربوط میداند.این کارشناس میگوید: مدیران خودروساز برای تدوین استراتژیهایی مثل افزایش سهم خودروهای گازسوز در سبد محصولات خود نمیتوانند به تنهایی تصمیم بگیرند و باید منتظر دیکته کردن این جنس سیاستها از طرف سیاستگذار کلان خودرو باشند.این کارشناس خودرو ادامه میدهد که مدیران خودروساز با سرمایهسوزی به جای سرمایهگذاری خوب و هدفمند در بخشهایی مانند توسعه موتورهای پایه گازسوز امکان سرمایهگذاری در این بخش را از خود سلب کردند.کریمیسنجری عقیده دارد موضوع دیگری که موجب میشود نتوانیم استراتژی مشخصی تدوین و آنها را دنبال کنیم، مباحث مرتبط با تحریمهاست.این کارشناس خودرو حضور پررنگ دولت در صنعت خودرو و سایه تحریمها را دو عاملی میداند که هیچگاه اجازه نداده شرکتهای خودروساز به سمت تدوین استراتژی خوب، هدفمند و پایدار در هر زمینهای از جمله تولید خودروهای گازسوز بروند.
در حالی کریمیسنجری نبود استراتژی در شرکتهای خودروساز را سبب کم رنگ بودن سهم CNG در سبد سوختی کشور میداند که یکی از مسوولان طرح CNG شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی به خبرنگار ما میگوید: کمرنگ بودن سهم CNG در سبد سوختی کشور به دلیل بیعلاقگی خودروسازان به تولید خودروهای گازسوز است. او ادامه میدهد: در اواخر دهه ۷۰ شمسی طرح تنوعبخشی به سبد سوختی کشور در سازمان بهینهسازی مصرف سوخت مطرح شد. در این طرح تکالیفی برای وزارت نفت در نظر گرفته شده بود. احداث ۲ هزار و ۵۰۰ جایگاه CNG و همچنین ایجاد زیرساخت برای دوگانهسوز کردن خودروهایی که پیشتر تولید شدند از جمله این تکالیف بود. وزارت نفت توانست به تکالیف خود در این زمینه عمل کند اما سیاستگذار بخش خودرو و گروههای خودروساز همراهی لازم را به عمل نیاوردند.این مسوول در طرح CNG ادامه میدهد: گروههای خودروساز علت این مساله را نبود تقاضا برای این خودروها عنوان کردند.او میگوید: خودروسازان تاکید داشتند که مشتریانشان به خاطر نزدیک بودن قیمت بنزین و CNG، از دست دادن بخشی از فضای صندوق عقب و شتاب پایین خودروها هنگام پیمایش، از خودروهای گازسوز استقبال نکردند. این در حالی است که در وضعیت فعلی بار دیگر توجه مصرفکنندگان به سمت خودروهای گازسوز جلب شده است. ولی خودروسازان توان پاسخگویی به این حجم از تقاضا را به خاطر توسعهنیافتگی زیرساختها ندارند.بنابراین به نظر میرسد آنچه سبب شده CNG در سبد سوختی کشور جایگاه قابل قبولی نداشته باشد را باید در نبود استراتژی مدون و همچنین همراهی نکردن خودروسازان جستوجو کرد. حال به سراغ تجربه جهانی استفاده از این سوخت میرویم. اگرچه ایران در جایگاه دوم از لحاظ دارا بودن منابع گازی قرار دارد اما کشورهایی هم هستند که در گازسوز کردن خودروها پیشرو شناخته میشوند که به بررسی آنها میپردازیم.
۸۰ درصد گازسوزها در ۶ کشور
سازمان جهانی «ان.جی.وی» نهاد جهانی مرکزی برای بررسی و انتشار آمار وسایل نقلیهای است که از سوخت گاز طبیعی استفاده میکنند، در گزارش سال ۲۰۱۸ خود اعلام کرد که در سراسر جهان، ۲۶ میلیون دستگاه خودروی گازسوز رفت و آمد میکنند که از انواع گاز مایع یا حالت گازی آن برای سوخت خود استفاده میکنند. براساس دادههای این موسسه، روند رشد استفاده از خودروهای گازسوز در جهان طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸، چشمگیر بوده است و این رشد خیرهکننده در منطقه آسیا-اقیانوسیه از شتاب بیشتری برخوردار بوده و با درجه کمتر در آمریکای لاتین هم قابل مشاهده است. از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۷، سهم خودروهای گازسوز در ناوگان جهانی وسایلنقلیه، از ۵. ۰ درصد به ۵. ۱ درصد افزایش یافت. در این میان، سهم کشورهای چین، ایران، هند و ایتالیا در استفاده از ناوگان خودروهای گازسوز بهطور چشمگیری بیشتر از دیگر کشورها است.
نمودارهای این گزارش نشان میدهد که ۸۰درصد از ناوگان خودروهای گازسوز تنها در ۶ کشور رفت و آمد میکنند و البته سهم چین، ایران و هند بهعنوان سه کشور دارای بیشترین خودروهای گازسوز ۵۰ درصد از کل ناوگان این خودروها در جهان است. بر این اساس، چین با ۲۳ درصد، ایران ۱۷ درصد، هند ۱۲ درصد، پاکستان ۱۲ درصد، آرژانتین ۸ درصد، برزیل ۷ درصد، ایتالیا ۴درصد، ازبکستان ۳ درصد، کلمبیا ۲ درصد و تایلند یک درصد به ترتیب در رده ۱۰ کشور دارای بیشترین خودروهای گازسوز جای میگیرند. ۱۰ درصد دیگر هم متعلق به دیگر کشورهای جهان است. اما اگر در بازار هر کشور سهم خودروهای سیانجی را مقایسه کنیم، این دسته از وسایلنقلیه در ایران و ازبکستان، بیشترین سهم از بازار خودرویی را به خود اختصاص دادهاند. در ایران سهم خودروهایی که مجهز به محفظههای گاز هستند، ۹. ۳۱ درصد از کل بازار خودرو است و این رقم در ازبکستان ۴۰ درصد است. این درحالی است که هرچند چین با تعداد ۶ میلیون و ۸۰ هزار دستگاه دارای شمار بیشتری از خودروهای گازسوز نسبت به ناوگان ۴میلیون و ۵۰۰ هزار دستگاهی ایران است، اما سهم این نوع از وسایلنقلیه در بازار خودرویی چین تنها ۷. ۳ درصد است. بنابر این گزارش، سهم مصرف گاز توسط خودروها در چین طی سال ۲۰۱۶ برابر با ۸. ۲۰ میلیارد متر مکعب بوده است درحالیکه این میزان در ایران معادل ۰۸. ۸ میلیارد متر مکعب به ثبت رسیده است.هرچند اطلاعات دقیقی در دست نیست اما مشخص است که اغلب وسایلنقلیه گازسوز از نوع سبک و سواری هستند. بنابر اعلام آژانس بینالمللی انرژی در سال ۲۰۱۷، کامیونها و وسایلنقلیه سنگین گازسوز تنها یک درصد از مجموع ناوگان جهانی این نوع از وسایلنقلیه را به خود اختصاص دادهاند. اغلب کامیونهای گازسوز هم در چین، ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا رفت و آمد میکنند. اما بهنظر میرسد که برخلاف خودروهای سبک، آینده روبه رشدی را باید برای کامیونهای باری و وسایلنقلیه سنگین گازسوز متصور بود. چراکه اهمیت مصرف سوخت در این وسایلنقلیه بهطور فزایندهای افزایش مییابد. در نهایت باید توجه داشت هرچند شمار وسایلنقلیه گازسوز در سطح جهان روبه رشد بوده است ولی پراکندگی بیشتر این خودروها تنها محدود به تعداد انگشت شماری از کشورها است.
دنیای اقتصاد
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد