دلیل رقابت فشرده برای تملک سهام مدیریتی سایپا

رقابت بر سر تصاحب سهام مدیریتی سایپا وارد مرحلهای جدید شده؛ رقابتی که دیگر صرفاً اقتصادی نیست، بلکه بازتابی از تقابل بازیگران مختلف برای تسلط بر یکی از استراتژیکترین صنایع کشور است.
با وجود زیان انباشته ۶۵ هزار میلیارد تومانی و مشکلات ساختاری، سایپا بهواسطه داراییهای استراتژیک، شبکه قطعهسازی گسترده، ظرفیت بالای تولید و نقش کلیدی در سیاستگذاری صنعت خودرو، به گزینهای جذاب برای غولهای صنعتی تبدیل شده است. این در حالی است که تجربه خصوصیسازی ایرانخودرو توجهات را بیش از پیش به سمت سایپا معطوف کرده و خریداران بالقوه آن طیفی فراتر از فعالان حوزه خودرو را در برمیگیرد.
چرا سایپا با این وضعیت مالی جذاب است؟
سایپا در ظاهر شرکتی با بدهیهای سنگین و چالشهای متعدد است؛ از زیان انباشته بالا تا کاهش تولید و تعهدات معوق. با این حال، تقاضا برای سهام مدیریتی آن روز به روز در حال افزایش است. دلیل این جذابیت را باید در نقش استراتژیک سایپا در اقتصاد سیاسی ایران جستوجو کرد.
به گفته یکی از مدیران پیشین صنعت خودرو، «خرید سایپا تنها یک معامله اقتصادی نیست، بلکه اهرمی برای ورود به لایههای قدرت در صنعت خودرو است؛ صنعتی که در ایران، همزمان با سیاست، اقتصاد و حتی رسانه پیوند خورده است.»
دستهبندی متقاضیان سایپا
متقاضیان سهام سایپا را میتوان در دو گروه کلی جای داد:
- متقاضیان صنعتی و فناورانه: این گروه سایپا را بهعنوان بستری برای بازسازی زنجیره خودروسازی، ورود به صادرات منطقهای و توسعه فناوریهایی مانند خودرو برقی میبینند. برای آنها، شبکه قطعهسازی، زیرساختهای تولید و نیروی انسانی سایپا فرصت تحولآفرینی است.
- متقاضیان فرصتطلب و غیرصنعتی: این دسته، سایپا را نه صرفاً بهعنوان یک خودروساز، بلکه بهعنوان ابزاری برای تثبیت جایگاه اقتصادی، ایجاد انحصار و تقویت موقعیت در سیاستگذاریها میدانند. دسترسی به امتیازها، مجوزها و قدرت چانهزنی با دولت، دلایل اصلی علاقهمندی آنهاست.
تنوع بیسابقه در فهرست خریداران
نگاهی به فهرست خریداران احتمالی سایپا نشان میدهد که این رقابت فقط در میان فعالان خودرویی نیست. نامهایی از صنایع غذایی، لوازم خانگی، پیمانکاران بزرگ و حتی صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی در این میان به چشم میخورد. این تنوع خود گواهی بر آن است که سایپا فراتر از یک شرکت خودروسازی معمولی تلقی میشود؛ بلکه پلتفرمی برای نفوذ اقتصادی، جریانسازی رسانهای و حتی کنترل بخشی از سیاستگذاریهای ملی است.
جذابیتهای پنهان سایپا
واگذاری سایپا در ظاهر انتقال مالکیت یک شرکت زیانده است؛ اما در واقع میتوان آن را ورود به یکی از هستههای قدرت اقتصادی کشور دانست. مهمترین مزیتهای سایپا عبارتند از:
- مالکیت دهها شرکت قطعهسازی و زنجیره تأمین گسترده
- داراییهای فیزیکی و تولیدی در استانهای کلیدی
- برند قدیمی با سهم قابلتوجه از بازار داخلی
- ظرفیت اثرگذاری در سیاستگذاریهای صنعتی، تعرفهای و ارزی
- دسترسی انحصاری به قراردادها، مجوزها و رانتهای دولتی
سایپا؛ گذرگاه رانت یا گام بهسوی اصلاح؟
برخی منتقدان معتقدند رقابت کنونی بیش از آنکه نشانهای از رشد بخش خصوصی باشد، نمودی از رقابت برای تصاحب رانتهای نهفته در خودروسازی است؛ رانتهایی مانند ارز ترجیحی برای واردات قطعه، تعرفههای حمایتی، امتیاز واردات خودرو و قراردادهای دولتی.
در این نگاه، حتی با واگذاری رسمی سهام مدیریتی سایپا، این شرکت از دایره نفوذ دولت خارج نخواهد شد. از همین رو برخی اقتصاددانان، این فرآیند را نه خصوصیسازی واقعی، بلکه انتقال مدیریت از دولت به نهادهای شبهدولتی ارزیابی میکنند.
جمعبندی: سایپا و چشمانداز پیشرو
در گفتوگویی با حسن کریمیسنجری، کارشناس صنعت خودرو، وی با تأکید بر ضرورت «تبدیل به احسن» داراییهای دولتی، واگذاری سایپا را اقدامی عجولانه و فاقد مقدمات لازم دانست. او معتقد است که دولت پیش از واگذاری، باید ابتدا این مجموعه را از زیان خارج میکرد تا ارزش واقعی آن احیا شود.
وی در عین حال اشاره میکند که «ظرفیتهای مغفولمانده» در سایپا بسیارند؛ از زیرساختهای تولید تا توان مهندسی که میتوانند با تزریق مدیریت کارآمد و سرمایه مولد، این شرکت را به موتور محرکه صنعت خودرو ایران بدل کنند.
در نهایت، رقابت بر سر سایپا یک رقابت معمول نیست. این رقابت، آینهای از واقعیتهای اقتصاد سیاسی ایران است؛ جایی که بنگاهها نه فقط برای سودآوری، بلکه برای تسلط بر منابع، سیاستگذاریها و رانتهای استراتژیک به میدان میآیند.
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد