تغییر سیاستی در صنعت خودرو

چهارشنبه 20 شهریور 98 ساعت 13:33
تغییر سیاستی در صنعت خودرو

کارشناس اقتصادی بیش از یک دهه از اجرای طرح بزرگ هدفمندی یارانه‌ها می‌گذرد و همچنان این طرح با اشکالات اساسی به خصوص در حوزه بازتوزیع منابع حاصل از این طرح رو به رو است.

پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و کاهش قیمت نفت، به‌طور طبیعی قیمت بنزین در داخل نزدیک به قیمت فوب خلیج ‌فارس شد؛ به صورتی که وزیر نفت، دستور حذف کارت سوخت و سهمیه‌ بندی بنزین را صادر کرد. ولی با مصوبه مجلس سامانه کارت سوخت همچنان باقی ماند. با توجه به اینکه طی ۶ سال اخیر قیمت بنزین در مقدار ۱۰ هزار ریال ثابت باقی مانده و از طرفی با فشار تحریم‌ها، کسری بودجه هم افزایش زیادی پیدا کرده است، بعضی کارشناسان یارانه پنهان انرژی از جمله سوخت را دلیلی بر ناکارآمدی بودجه و هدررفت منابع اعلام می‌کنند. ایشان اذعان دارند که قیمت بنزین در ایران بسیار ارزان بوده و این یارانه نه تنها باعث رفاه اقشار آسیب‌پذیر نشده بلکه باعث افزایش رفاه افراد بهره‌مند جامعه شده است. با توجه به اینکه ارزانی یا گرانی یک کالا، نیاز به یک شاخص معتبر دارد، در نتیجه نسبت درآمد سرانه به قیمت بنزین در ایران و چند کشور منتخب را برای تحلیل درست گرانی یا ارزانی سوخت محاسبه و نتایج را تحلیل می‌کنیم.

یارانه پنهان

خیلی از کارشناسان به خصوص از سال ۱۳۷۰ همواره رسیدن به رشد اقتصادی مطلوب را در گرو آزاد شدن قیمت‌ها دانسته و ارائه هرگونه یارانه به کالاها را دخالت دولت در عملکرد صحیح بازار و در نتیجه کاهش رقابت، کاهش کارآمدی و بهره‌وری اعلام می‌کنند. با روی کار آمدن دولت یازدهم این موضوع به شدت در محافل گوناگون مطرح شد ولی دولت به دلایل گوناگونی از جمله خطر تضعیف هرچه بیشتر قشر آسیب‌پذیر، از پیگیری این سیاست خودداری کرد تا اینکه بعد از بازگشت تحریم‌ها در سال گذشته و فشار کسری بودجه در سال‌جاری، موضوع به شدت مورد پیگیری محافل سیاست‌گذاری از جمله سازمان برنامه و بودجه قرار گرفته است. این سازمان در بعضی گزارش‌های خود عنوان کرده که یارانه پنهان دولت در مجموع نزدیک به ۹۲۰ هزار میلیارد تومان است و این مجموع یارانه باعث هدررفت منابع شده و لذا بهره‌وری و رشد اقتصادی صدمه دیده است. علاوه بر این کارشناسان عقیده دارند که ارزانی قیمت بنزین فرصت آربیتراژی لازم برای سودآوری سوداگران و قاچاقچیان سوخت را فراهم کرده است؛ چون که قیمت بنزین در ترکیه نزدیک به ۱۰ برابر آن در ایران است. ایشان برای اصلاح روند یاد شده پیشنهاد افزایش قیمت بنزین در کنار سهمیه‌بندی آن را مطرح کرده‌اند. حال به بررسی صحت دلایل یاد شده پرداخته و در ادامه پیشنهاد‌های لازم ارائه می‌شود.

افزایش قیمت برای کاهش قاچاق بنزین

یکی از دلایل مطروحه برای افزایش قیمت بنزین، تفاوت قیمت فاحش آن با کشورهای همسایه است. با فرض صحت موضوع قاچاق عمده باید دید که آیا با افزایش حتی ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین، این تفاوت قیمت از بین خواهد رفت. طبیعی است که به خاطر تفاوت بالای قیمت داخل و خارج، این افزایش نمی‌تواند این فاصله زیاد را پر کند و قاچاق احتمالی باقی خواهد ماند. هرچند ادعای قاچاق عمده به خاطر ساختار توزیع بنزین در استان‌های مرزی کاملاً رد شده است.

افزایش قیمت بنزین برای جبران کسری بودجه

برای بررسی میزان توفیق این طرح در جهت کسری بودجه، ضروری است که مقدار یارانه احتمالی که از افزایش قیمت آزاد و به خزانه دولت واریز می‌شود محاسبه شود. همان‌طور که سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده است، یارانه پنهان بنزین نزدیک به ۱۸۰ هزار میلیارد تومان است. با یک محاسبه ساده و با افزایش بنزین به طور سهمیه ‌بندی و در پله‌های ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰ تومانی، مشخص می‌شود که حداکثر ۱۰ هزار میلیارد تومان به‌صورت اسمی به بودجه دولت افزوده خواهد شد. علت افزایش اسمی و غیرواقعی این است  که در اقتصاد قیمت‌ها نسبی هستند و کشش قیمتی کالاها هم در درآمد موردنظر تأثیر دارد؛ بنابراین افزایش درآمد دولت از این طریق باعث افزایش هزینه‌های آن به‌صورت مستقیم و غیر‌مستقیم خواهد شد.

افزایش بهره‌وری و ارتقای تکنولوژی با آزادسازی قیمت‌ها

افزایش قیمت‌ها با توجیه ارتقای تکنولوژی هم در ایران و هم در خیلی کشورها تجربه شده است. در دولت آقای احمدی‌نژاد با اجرای طرح هدفمندی و افزایش ۴ برابری قیمت بنزین و گازوئیل، متاسفانه هیچ‌گونه ارتقایی در تکنولوژی یا بهره‌وری صنایع و ماشین‌آلات صنعتی رخ نداد، به‌طوری‌که حتی صنایع دولتی وابسته هم کوچک‌ترین تغییری در تولیدات نامطلوب خود ندادند. خودروسازی، صنایع فولادی، کشاورزی و... نمونه‌هایی از عدم اصابت سیاست به هدف مذکور هستند.

ارزان بودن قیمت بنزین و هدررفت منابع

همان‌طور که در ابتدای گزارش عنوان شد، برای بررسی صحت ادعای ارزان بودن قیمت بنزین در کشور، ضروری است یک شاخص معتبر داشته باشیم. در جدول فوق‌الذکر شاخص نسبت سرانه درآمد ناخالص ملی با ارزهای محلی کشورهای منتخب را به قیمت محلی هر لیتر بنزین محاسبه شده است. به‌عبارت دیگر قدرت خرید درآمد سرانه کشور‌ها به ازای هر لیتر بنزین محاسبه شده است. همان‌طور که معلوم است، قیمت بنزین به نسبت درآمد سرانه، تنها در ترکیه گران‌تر از ایران است و چین هم تقریباً مشابه ایران است. قیمت بنزین در کشورهای اروپایی تقریباً ۳ برابر ارزان‌تر از ایران و در آمریکا تقریباً ۸ برابر ارزان‌تر از ایران است. پس به نسبت درآمد سرانه، قیمت بنزین در ایران به هیچ وجه ارزان نیست. به‌عبارت دیگر اگر قرار باشد یارانه ۹۲۰ هزار میلیاردی را از قیمت کالاها با ارز آزاد و فوب خلیج‌فارس محاسبه کنیم، باید همزمان به دستمزدها و خدماتی که دولت با ریال و به قیمت‌های داخلی خریداری می‌کند نیز توجه کنیم و این دستمزدها را هم با قیمت فوب محاسبه کنیم. دستمزد یک استاد دانشگاه در آلمان، قطر، آمریکا و... چه میزان است؟

ملاحظات و پیشنهاد‌ها:

۱-آزادسازی قیمت حامل‌های انرژی به خصوص قیمت بنزین، لزوماً منجر به ارتقای تکنولوژی و بهره‌وری نخواهد شد. به‌عبارت دیگر سیاست‌های قیمتی آسان‌ترین روشی است که دولت‌ها می‌توانند بدون تغییر اساسی در رویکرد‌های خود به خصوص در حوزه صنعت، کشاورزی و خدمات دنبال کنند.

۲-بالا بودن نسبی قیمت بنزین در ایران در کنار اجبار مردم به خرید خودروهای پرمصرف، باعث تضییع حقوق هرچه بیشتر مصرف‌کنندگان و نیز کاهش قدرت و در نتیجه کاهش رفاه عمومی خواهد بود.

۳-یارانه پنهان گاز طبیعی نزدیک به ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است که با ۱۰ درصد صرفه‌جویی، به میزان ۴۰ هزار میلیارد تومان تغییر در بودجه حاصل خواهد شد. ولی اثر روانی جهت تغییر قیمت دیگر کالاها نخواهد داشت.

۴-تمرکز بر اصلاح روند اخذ مالیات در کشور و ممانعت از فرار مالیاتی یکی از مهم‌ترین روش‌های غیر‌تورمی افزایش درآمدهای بودجه کشور و بهبود عملی فضای کسب‌و‌کار است.

۵-برای اصلاح مصرف بنزین در کشور، پیشنهاد می‌شود توسعه حمل‌و‌نقل عمومی به خصوص حمل‌و‌نقل سبز شامل دوچرخه، خودروهای برقی و... با ملاحظه محرک‌های قیمتی ترغیب‌کننده در دستور کار قرار گیرد.

دنیای اقتصاد

تازه ترين اخبار

دیدگاه بگذارید

اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد

avatar