آیا موج بازداشت‌های اخیر در پرونده خودرو، بساط رانت را جمع می‌کند؟

یکشنبه 3 شهریور 98 ساعت 10:19
آیا موج بازداشت‌های اخیر در پرونده خودرو، بساط رانت را جمع می‌کند؟

پرونده «اخلال در بازار خودرو» در حالی هر روز ابعاد تازه‌تری به خود می‌گیرد و افراد جدیدی به لیست متهمان آن اضافه می‌شود که در این بین، نقش دولت و سیاست‌هایش در بروز این اخلال نادیده گرفته شده است. ورود قوه‌قضائیه به ماجرای اخلال در بازار خودرو، با تشکیل پرونده علیه ۲۵ نفر از مدیران خودرویی و بازداشت ۶ تن از آنها کلید خورد. آن طور که غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه‌قضائیه به رسانه‌ها اعلام کرد، «بعضی بازداشتی‌ها از مدیران گروه سایپا و بعضی هم از نمایندگی‌ها و شرکت‌های مرتبط با این خودروساز بوده‌اند و پرونده با جدیت تمام در حال رسیدگی است.» سخنگوی قوه‌قضائیه در آن مقطع توضیح دقیقی در مورد اتهام بازداشت‌شدگان نداد، با این حال شنیده می‌شود بعضی مدیران پیشین سایپا به زد و بند با نمایندگی‌های فروش متهم شده‌اند، اگرچه جرم آنها هنوز از طرف دستگاه قضا اثبات و اعلام نشده است.

بعد از این ماجرا ولی قوه‌قضائیه سراغ ایران خودرویی‌ها رفت و سه نفر از مدیران این گروه از جمله هاشم یکه زارع مدیرعامل سابق را بازداشت کرد. در این بین، یکه زارع ظهر دوشنبه هفته گذشته و با اعلام سخنگوی دولت از مدیرعاملی ایران خودرو برکنار و چند ساعت بعد هم بازداشت شد. دستگاه قضا هنوز توضیحی بابت اتهام یکه زارع ارائه نکرده، پس جزئیات پرونده وی فعلاً از دید افکار عمومی پنهان است. موج بازداشت‌ها در پرونده «اخلال در بازار خودرو» ولی به مدیران خودرویی ختم نشد، چه آنکه اواخر هفته پیش خبر رسید دو نماینده مجلس شورای اسلامی هم راهی زندان شده‌اند. فریدون احمدی نماینده مردم زنجان و محمد عزیزی نماینده مردم ابهر در مجلس دو نماینده‌ای هستند که بازداشت آنها در رابطه با پرونده اخلال در بازار خودرو رسماً توسط مقامات قضایی تأیید شد. تا اینجای کار، مشخص می‌شود قوه‌قضائیه با جدیت پیگیر پرونده اخلال در بازار خودرو است و حتی به سازمان بازرسی هم مأموریت داده به این پرونده ورود کند؛ ولی آیا تنها مدیران خودرویی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی (به فرض اثبات جرم آنها توسط دستگاه قضا) مقصران اخلال در بازار خودرو هستند؟ قوه‌قضائیه احتمالاً در ادامه بررسی پرونده موردنظر سراغ متهمان دیگری هم خواهد رفت، ولی آیا در نهایت متهم و اخلالگر اصلی شناسایی خواهد شد؟

ریشه‌های التهاب در بازار خودرو

بیایید ابتدا داستان اخلال در بازار خودرو را مرور کنیم تا معلوم شود اصل داستان چیست و آنگاه به متهمان آن بپردازیم. احتمالاً منظور از «اخلال در بازار خودرو» مجموعه اقداماتی است که توسط متهمان این پرونده در راستای ایجاد التهاب و آشفتگی در بازار و رشد قیمت‌ها انجام شده است. در واقع اتهام کلی این است که متهمان با سوء استفاده از موقعیت شغلی خود زمینه ساز به هم ریختن بازار خودرو و رشد نجومی قیمت‌ها شده‌اند. این اقدامات احتمالاً می‌تواند شامل مواردی مثل کاهش عرضه خودرو به بازار، زد و بند با نمایندگی‌های فروش و همچنین افزایش خودسرانه قیمت باشد، اگرچه قوه‌قضائیه هنوز ابعاد پرونده موردنظر را شرح نداده و اینها تنها در حد شنیده و گمانه زنی است. در واقع طبق آنچه از عنوان کلی پرونده (اخلال در بازار خودرو) برمی آید، اتهامات احتمالاً حول محور ملتهب کردن بازار و رشد قیمت می‌چرخد. با این فرض اولیه، نگاهی می‌اندازیم به ماجرای انفجار قیمت در بازار خودرو و ریشه‌های این اتفاق بهت‌آور و شوکه‌کننده.

مرور بازار خودرو نشان می‌دهد جرقه‌های انفجار قیمتی، در اواخر سال ۹۶ و پس از آغاز بحران ارزی شکل گرفت. در ادامه و پس از آنکه آمریکا در اردیبهشت ۹۷ از توافق هسته‌ای و برجام خارج شد، قیمت خودرو هم در کنار دیگر کالاها افزایش یافت و با شروع تحریم‌های صنعت خودرو از مرداد همان سال، منحنی قیمت بیشتر و بیشتر رشد کرد. طی سال جاری هم قیمت خودرو در بازار نقطه عطف دیگری را تجربه کرد تا مشتریان در عرض کمتر از یک سال و نیم، رشد دو و نیم برابری قیمت‌ها را به چشم ببینند. انفجار قیمت در بازار خودرو ولی معلول چند اتفاق مهم بود، از جمله تحریم، کاهش تولید و عرضه خودرو، تورم انتظاری، رشد قیمت ارز و قیمت مواد اولیه و صد البته «قیمت‌گذاری دستوری». در این بین، تحریم سبب شد روند تأمین قطعات به ویژه از خارج، مختل شده و در نتیجه تولید روندی کاهشی به خود بگیرد. با کاهش تولید، عرضه خودرو به بازار محدود و این موضوع به‌عنوان یکی از دلایل اصلی، موجب بالا رفتن قیمت شد. علت دیگر افزایش قیمت ولی رشد قیمت ارز و سکه در کنار بالا رفتن تورم انتظاری بود، به طوری که خودرو رسماً به کالایی سرمایه‌ای تبدیل و قیمت آن از طرف مالکان، متناسب با ارز و سکه و کلاً تورم موجود در جامعه، تعیین شد. همچنین رشد تورم انتظاری موجب شد شهروندان قیمت پیشنهادی برای خودرو خود را تا حد امکان و تا جایی که بخشی از تورم انتظاری موجود را پوشش دهد، افزایش دهند.

اخلالگر اصلی کیست؟

موارد مطرح شده، دلایل کلی و مقطعی و مختص شرایط به وجود آمده در اقتصاد کشور به خاطر نقض برجام و برقراری مجدد تحریم‌ها، به شمار می‌روند، حال آنکه نمی‌توان از نقش سیاست‌های دولتی در به وجود آمدن این آشفته بازار غافل شد. مخرب‌ترین سیاست دولت در خودروسازی به زعم خیلی از کارشناسان، سرکوب قیمت و اصرار بر قیمت‌گذاری دستوری است که نقش مهمی در رشد قیمت در بازار و تبدیل شدن خودرو به کالای سرمایه‌ای ایفا کرد. به دستور دولت، خودروسازان اجازه نداشتند و ندارند محصولات خود را متناسب با نرخ بازار بفروشند و این موضوع بستری فراخ از رانت را در بازار خودرو به وجود آورد. داستان از این قرار بود که پس از رشد نجومی قیمت خودرو در بازار، خودروسازان همچنان مجبور بودند محصولات خود (شامل تعهدات قبلی و فروش‌های جدید) را با قیمت دولتی عرضه کنند و این رویه همچنان هم ادامه دارد. در واقع دولت به خودروسازان اجازه نداد قیمت محصولات خود را متناسب با بازار تعیین کنند و  الزام کرد خودروهای ثبت نامی از قبل و همچنین فروش‌های جدید را به قیمت مصوب دولتی عرضه کنند. تا پیش از حذف شورای رقابت از پروسه قیمت‌گذاری خودرو، این شورا عهده‌دار تعیین قیمت خودروها بود و به نوبه خود موجب شد بین نرخ کارخانه و بازار محصولات فاصله بیفتد. این فاصله در ادامه و پس از ورود سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان و ستاد تنظیم بازار به قیمت‌گذاری، بیشتر و بیشتر شد، چون دولت با حذف شورای رقابت رسماً افسار بازار و قیمت‌ها را به دست گرفته بود. اگرچه وزارت صنعت،معدن و تجارت در مقطعی مصوب کرد قیمت خودروهای داخلی در حاشیه بازار (تا پنج درصد زیر نرخ بازار) تعیین شود، ولی خود مانع اجرای آن شد تا بساط رانت در بازار کماکان پهن باشد. با توجه به این روش قیمت‌گذاری، هر فردی که موفق به خرید خودرو از کارخانه می‌شد، می‌توانست آن را با اختلافی چند میلیون تومانی در بازار آزاد بفروشد و یک شبه به اندازه چند ماه حقوق و مزایا و درآمد رسمی‌اش، سود کسب کند.

با توجه به پرونده «اخلال در بازار خودرو»، رانتی که سیاست‌های دولتی در خودروسازی زمینه ساز آن شده، به مدیران خودرویی و بعضی نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم سرایت کرده است. در واقع با توجه به پهن شدن این بستر عظیم از رانت (ناشی از اختلاف قیمت کارخانه و بازار خودروها به خاطر قیمت‌گذاری دستوری)، مدیران خودرویی و صاحب منصبان (طبق پرونده تشکیل شده در قوه‌قضائیه) هم پایشان لغزیده و وسوسه شده‌اند تا سهمی از این سفره برای خود بردارند. با فرض اینکه جرم بازداشت‌شدگان (اخلالگری در بازار خودرو) اثبات شود، آن‌ها تنها خرده اخلالگران بازار خواهند بود، چه آنکه اختلال اصلی را دولت با سیاست‌هایش در خودروسازی (به ویژه قیمت‌گذاری دستوری)، ایجاد کرده است. در اینکه به فرض اثبات جرم، خرده اخلالگران باید مجازات شوند تردیدی وجود ندارد، ولی تکلیف اخلالگر اصلی در این ماجرا چیست؟ وقتی سیاست‌های دستوری دولت، بستری گسترده از رانت را در بازار خودرو ایجاد می‌کند، کیست که در این اوضاع سخت اقتصادی پایش نلرزد و دستش به سمت این سفره نرود؟ وقتی بستری فراهم شود که فاصله قیمتی فاحشی بین قیمت کارخانه و بازار یک کالا به وجود بیاید، حتماً افرادی از این فرصت استفاده کرده و از رانت ایجاد شده، بهره‌ای خواهند گرفت.

البته در اینکه فراهم شدن بستر جرم، مجوز جرم نمی‌دهد شکی نیست (کما اینکه افکار عمومی انتظار دارد قوه‌قضائیه با مجرمان اخلال در بازار خودرو برخورد کند)، اما مشکل اینجاست که کسی یقه پهن‌کننده این سفره پر از رانت را نمی‌گیرد. اگر دولت بر قیمت‌گذاری دستوری اصرار نمی‌کرد و اجازه می‌داد خودروسازان قیمت محصولات خود را در حاشیه بازار تعیین کنند، قطعاً سفره رانت بسیار کوچک‌تر از آنچه هست، بود و خرده اخلالگران ظهور نمی‌کردند.

احتمالاً تا چندی دیگر حکم مجرمان پرونده اخلال در بازار خودرو مشخص خواهد شد، ولی آیا تنها برخورد با آنها بدون خشکاندن سرچشمه اصلی رانت، می‌تواند به اخلالگری در این بازار پایان دهد؟ با ادامه سیاست‌های دولتی در خودروسازی به ویژه قیمت‌گذاری دستوری، چه تضمینی است رانت خواران و اخلالگران جدید ظهور نکنند و بازار خودرو را با التهاب بزرگ دیگری رو به رو نسازند؟به نظر می‌رسد تا بستر جرم فراهم باشد، همواره خواهند بود کسانی که پایشان بلغزد و قدم در مسیر تخلف بگذارند، پس بهتر است در کنار برخورد با خرده اخلالگران اقتصادی به خصوص در بازار خودرو، سیاست‌های دستوری و خلاف اصول اقتصاد هم حبس شوند تا بستر رانت و تخلف از بین برود.

دنیای اقتصاد

تازه ترين اخبار

دیدگاه بگذارید

اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد

avatar