بررسی اهلیت بابک زنجانی خریدار سایپا

خصوصیسازی در ایران، بهویژه در حوزههایی مثل صنعت خودرو، داستانی پرحاشیه و پر از تجربههای تلخ بوده. کافی است نگاهی بیندازیم به پروندههایی مثل هپکو یا ماشینسازی تبریز تا بفهمیم وقتی پای اهلیت خریدار نادیده گرفته میشود، نتیجه چیزی جز نابودی سرمایه ملی نیست.
ماجرای خصوصیسازی، فقط درباره فروش یک کارخانه یا شرکت نیست. بلکه درباره آینده هزاران کارگر، یک زنجیره عظیم تولید و حتی امنیت اقتصادی کشور است. بهعنوان کسی که سالها در صنعت خودرو فعالیت کردهام، دیدن تکرار اشتباهات گذشته واقعاً نگرانکننده است. بهویژه حالا که صحبتهایی درباره واگذاری بخشی از سهام سایپا به افرادی با سابقههای پرسشبرانگیز مطرح شده، مثل نام بابک زنجانی.
چرا نگرانیم؟
در روزهای اخیر، برخی رسانهها نام بابک زنجانی را بهعنوان یکی از گزینههای خرید بلوک ۴۲ درصدی سهام سایپا مطرح کردهاند. حتی اگر این موضوع در حد شایعه باشد، باز هم زنگ خطر جدی بهحساب میآید. کسی که هنوز بسیاری از پروندههای اقتصادیاش در ذهن مردم و دستگاه قضا باز است، چطور میتواند در جایگاه مدیریتی دومین خودروساز بزرگ منطقه غرب آسیا قرار بگیرد؟
بیایید ساده صحبت کنیم. صنعت خودرو شوخیبردار نیست. ما اینجا درباره یک صنعت با:
- زنجیره تأمین گسترده
- نیروی انسانی عظیم
- وابستگی بالا به فناوری و دانش مهندسی
- رقابت شدید داخلی و بینالمللی
حرف میزنیم. مدیریت چنین صنعتی نه فقط پول، که تخصص، تجربه و سلامت اقتصادی و حقوقی میخواهد.
سه شرط اصلی اهلیت برای خریدار سهام شرکتهای بزرگ
در دنیا و حتی طبق اصول قانونی خود ما، وقتی صحبت از واگذاری سهام شرکتهایی مثل سایپا میشود، خریدار باید حداقل این سه شرط را داشته باشد:
- سلامت قانونی
یعنی فرد نباید سابقه محکومیت کیفری یا حقوقی قطعی داشته باشد. وجود چنین سوابقی نشانه ضعف در اعتماد عمومی و زمینهساز فساد مدیریتی است. - توان مالی واقعی
خریدار باید بتواند نهتنها پول خرید را پرداخت کند، بلکه بعد از خرید هم از نظر مالی پشتوانه اداره شرکت را داشته باشد. - تخصص و تجربه مرتبط
کسی که قصد خرید دارد باید با صنعت خودرو آشنایی واقعی داشته باشد، نه اینکه فقط نامش در پروندههای اقتصادی پررنگ باشد.
با این معیارها، بررسی حتی سطحی شرایط بابک زنجانی کافی است تا بفهمیم نه سلامت قانونی، نه توان مالی شفاف و نه تخصص مرتبطی در کارنامهاش دیده نمیشود.
خاطرات تلخ خصوصیسازیهای قبلی را فراموش نکردهایم
- هپکو: کارخانهای که با سابقهای چند دهساله در تولید ماشینآلات سنگین، با واگذاری اشتباه تقریباً به تعطیلی کشیده شد و صدها کارگر بیکار شدند.
- نیشکر هفتتپه: واگذاریاش به فردی بیتجربه، تبدیل به یکی از بزرگترین اعتراضهای کارگری سالهای اخیر شد.
- ماشینسازی تبریز: بهدست فردی که به گفته دادستانی فقط ۵ کلاس سواد داشت، فروخته شد و بخش زیادی از ظرفیت تولیدیاش از بین رفت.
چرا باید تجربههای تلخ قبلی دوباره تکرار شوند؟ مگر نه اینکه مسئولان از گذشته باید درس بگیرند؟
سایپا؛ فقط یک خودروساز نیست
سایپا، با تمام مشکلاتش، یکی از اصلیترین بازیگران صنعت خودرو در کشور است. اگر این شرکت دچار بحران مدیریتی شود، پیامدهایش فقط محدود به خودش نیست، بلکه:
- تأمینکنندگان قطعات در سراسر کشور را تحت تأثیر قرار میدهد
- دهها هزار نیروی کار مستقیم و غیرمستقیم را بیکار میکند
- زنجیره تأمین خودرو را مختل میکند
- بازار خودرو را آشفتهتر از قبل میکند
بنابراین، مدیریت سایپا باید به دست افرادی برسد که:
- اهلیت کامل و واقعی دارند
- شفافیت مالی و مدیریتی دارند
- و مهمتر از همه، نقشه راه برای توسعه دارند، نه صرفاً سودجویی شخصی
جمعبندی
بهعنوان فعال حوزه خودرو، نمیتوانم نسبت به چنین اخباری بیتفاوت باشم. واگذاری سایپا به افراد فاقد اهلیت، نهتنها تکرار اشتباهات گذشته است بلکه میتواند ضربه نهایی به صنعت خودروی ایران باشد.
اگر میخواهیم آینده این صنعت را نجات دهیم، باید دست افرادی را که سالهاست از رانت و فساد ارتزاق میکنند از آن کوتاه کنیم. خصوصیسازی واقعی، یعنی واگذاری به افراد متخصص، باتجربه و سالم. نه کسانی که حتی نامشان لرزه بر اندام فعالان صنعت میاندازد.
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد