بررسی عملکرد ۱۹ ماهه فاطمی امین در حوزه خودرو
سید رضا فاطمی امین پس از ۱۹ ماه حضور در وزارت صمت سرانجام در پی استیضاح اردیبهشت ۱۴۰۲ به دلیل عدم کسب رای اعتماد لازم از این سمت کنار گذاشته شد. دکتر ابراهیم سوزنچی کاشانی؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد دانشگاه شریف پس از استیضاح نهایی فاطمی امین یادداشتی نوشت که زوایای پنهان تصمیم گیری و اداره صنعت را نشان می دهد.
پس از انتشار قسمت نخست این یادداشت در شماره ۶۲۵ هفته نامه خودروامروز، آنچه در ادامه خواهید خواند قسمت دوم این یادداشت از زبان این فعال شورای عالی انقلاب فرهنگی، استاد دانشگاه شریف و یکی از اثرگذاران در ابتدای راه وزارت صمت با مدیریت فاطمی امین است. امیدواریم این مقام اثرگذار با استمرار روایت آغاز فعالیت وزارت صمت و رویداد های اثرگذار در این ۱۹ماه، مسیر شفاف سازی برای عدم تکرار اشتباهات گذشته را همچنان در قالب این یادداشت ها ادامه دهد. در قسمت دوم یادداشت به بیان دکتر ابراهیم سوزنچی کاشانی؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد دانشگاه شریف در تشریح ۱۹ماه وزارت پرچالش فاطمی امین آمده است :
روز چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۰ دو سه مدیرعامل شرکتهای خصوصی آمدند و هر کدام بحثی را مطرح کردند.عمده آن ها خودروها را به صورت چند تکه(CKD) میآورند و در ایران صرفا مونتاژ میکنند. یک خط رنگ هم دارند و برخی از آن ها خط پرس هم درست کردند که بتوانند میزان داخلی سازی را به ۲۵ درصد برسانند. وزارت صمت سالهاست این بحث داخلی سازی را برای دادن مجوز و پروانه بهره برداری درست کرده بود و از نظر من این مهمترین سیاستی بود که باعث شد خودروساز درست حسابی شکل نگیرد. جنگیدن با این موضوع خودش داستانی است!
حالا برخی ادعا می کردند که این ۲۰ درصد را به ۴۰ درصد افزایش دهیم که به نظر من باز هم تفاوتی حاصل نخواهد شد چون تزئیناتی نظیر صندلی، داشبورد و... را هم داخلی می کنند و عملا اتفاق خاصی نمی افتد. اصولا باید روی پیچیدگی تکنولوژی داخلیسازی پروژه تعریف می کردیم (مخصوصا با نگاه به حوزه های جدید) در حالیکه الان تمام قطعات پیچیده را وارد می کنیم و بقیه اش را خودمان می سازیم. حالا قطعه ساز موجود مهمترین نیروی مقاومت در برابر تغییر هم هست و دوست دارد تا روز قیامت صندلی پراید تولید کند! بعد از ظهر رفتم بازدید سایپا و آنجا هم دیدم داستان همین است! در سایپا فرصت بازدید از خط نشد و مجددا تمامی مباحث حول بومیسازی و افزایش آمار تولید بود.
پنج شنبه هم رفتم یک بازدید دیگر و آنجا دیدم آمار تولید آنها با آمار وزارت صمت همخوانی ندارد؛ دلیلش این بود که اینها ماهانه خودشان در سایت بهینیاب آمار را اعلام می کردند درحالیکه عددی که واقعا تولید کرده بودند با این عدد کمی اختلاف داشت. این هم یک داستان دیگری است.
مدیر عامل یکی از خودروسازان خصوصی دوبار ما را سرکار گذاشت و نیامد. به بچه های وزارت اطلاعات گفتم ایشان کجاست و چرا نمیآید. از آنها خواستم که پیدایش کنند و بگویند بیاید. من باید ببینم چقدر می تواند تا سال ۱۴۰۴ تولید کند و برای اینکه این کار را انجام بدهد، چه تقاضاهایی از ما دارد. اصولا چند خودروساز بیشتر نداریم و به جای نوشتن سیاستها و برنامه های افقی با تکتک آنها میخواستم توافق کنم؛ هم روی میزان تولید، هم روی فناوری و این میشد برنامه کلی.
دوست ما در وزارت صمت به من گفت که به ما ربطی ندارد که ایشان کجاست و من گفتم که این وظیفه شماست که به من کمک کنید. در حالیکه برخی جاها ممکن است برعکس باشد و آنها به ما بگویند که باید این کار را بکنید. من گفتم که من صف هستم و شما ستاد هستید و حواستان باشه که نباید جای ما عوض بشود. اگه هم نکته ای دارید صرفا به صورت مشورتی می توانید مطرح کنید. بنظر نرمال نمی رسیدم!
شنبه صبح با مدیر کل خودرو جلسه ای گذاشتیم و تمامی آمار و سابقه را توضیح دادند. من واقعا برایم سوال بود که اصلا چرا این همه مجوز و پروانه داده شده است. چند تا خودروساز تعطیل و نیمه تعطیل داشتیم که مشکلات حقوقی وحشتناکی داشتند و نماینده آن شهر هم همهاش پیگیری می کرد که اینجا را راه بیاندازید تا شغل درست شود. حالا مثلا کل ظرفیت تولیدش چند صد خودرو در سال بوده و شریک خارجیشان برخی از آنها حتی ورشکست شده بود.
ظهر رفتم ایدرو و ناهار مهمان آقای صالحی نیا بودم. مفصل در مورد خودرو و مخصوصا ایران خودرو و نقش سازمان گسترش با هم صحبت کردیم. خروجی این جلسه این بود که مطمئن شدم هیچ گونه سیستم حکمرانی برای خودرو وجود ندارد. واقعا نمی فهمیدم که این همه مداخله سازمان بازرسی در خودرو چرا صورت می گیرد و چرا آنها عضو کمیته خودرو بودند.
کمیته خودرو زمان دو وزیر قبل تشکیل شده بود و هر سازمان و دستگاهی خودرو می خواست، از آنجا که ایران خودرو تنها مکانیزمش قرعه کشی بود، کمیته خودرو موافقت می کرد و مثلا می گفت که دو تا خودرو پژو پارس به فلان دستگاه بدهید. برخی تصمیمات دیگر هم کم کم آنجا گرفته می شد و به نوعی سیاستگذار هم شده بود و دبیرخانه اش هم ایدرو بود.
در این میان، تیمی از گلرنگ آمدند و ادعا کردند که دارند روی خودروی برقی کار میکنند. با آنها که بیشتر صحبت کردم در نهایت مشخص شد که صرفا دارند باطری میآورند اینجا و فعلا کار دیگه ای نمیکنند.
عصر آن روز هم انجمن همگن خودرو آمدند و نگاهشان را مطرح کردند. شاکله حرفشان این بود که دولت باید از خودرو برود بیرون. تنوع نگاهها و بحثها بیشمار است.
این وسط کلی هم پیامک میرسید یا فوروراد میشد. مهمترینش داستان فروش شاهینهای سایپا بود که خریداران شکایت شدید داشتند که چیزی که در نمایش نشون داده شده با چیزی که به آنها تحویل دادهشده خیلی فرق دارد. تازه قیمت هم عوض شده و با قیمت شورای رقابت عرضه انجام شده بود. شورای رقابت را کجای دلمان بگذاریم؟ دیگری هم پرونده عظیم خودرو و آذویکو بود که هر کدام داستان خاص خودش را داشت.
عصرخودرو
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد