افزایش قیمت ارز باعث داخلی سازی قطعات شد
اکنون مجموعهسازان خوب و بزرگی در ایران داریم که ۶ شرکت بزرگ هستند و ۱۰تا ۱۵مجموعهساز دیگر هم ظرفیتی متوسط و پایین دارند که اینها را هم میتوان به سمت بزرگ شدن پیش برد. البته خیلی از مجموعهسازانی که در زمینه تولید قطعات الکترونیکی فعالیت میکنند برای بزرگشدن در تلاش هستند
یک هزار و ۲۰۰ قطعهساز در وضعیتی به طور مجزا با تیراژ پایین دست به تولید میزنند که هنوز نیاز خودروسازان در خط تولید به لحاظ قطعه برطرف نشده و شمار زیادی از خودروهای تولید دو خودروساز مطرح هم به طور ناقص زیر آفتاب و در کف پارکینگ آنها باقی ماندهاند. از همین رو، کارشناسان بر ضرورت مجموعهساز شدن قطعهسازان تاکید دارند که این موضوع هم با وضعیت کنونی امکان پذیر نیست؛ چون که نه قطعهسازان اکنون از اتحاد کافی برای همکاری برخوردار هستند و نه بسترهای اقتصادی برای بزرگشدن بعضی از آنها و تبدیلشان به مجموعهساز وجود دارد. پس با این وضعیت هدف اصلی صنعت خودرو یعنی داخلیسازی قطعات هم با تیراژ پایین تولید قطعهسازان زیر سؤال میرود. موضوعی که امیرحسن کاکایی، کارشناس صنعت خودرو ضمن تأیید آن به بیان نظرات خود پرداخته است.
بازگشت تحریمها مشکلات گوناگونی را در صنعت خودرو به وجود آورده که یکی از آنها بحث همین کمبود قطعه است؛ در این رابطه فکر نمیکنید زمان آن رسیده قطعهسازان کوچک در قالب همکاری با مجموعهسازها باید فعالیت و نیاز خودروسازان را برطرف کنند؟
اینطور نیست که یک شبه بگوییم همه قطعهسازان باید بیایند و به مجموعهسازان بپیوندند. چنین امکانی وجود ندارد. همچنین باید ببینیم یک قطعهساز کوچک یا بزرگ است و اگر با یک مجموعهساز جوینت شود، چقدر در بازار میتواند مفید عمل کند. بنابراین برای اینکه قطعهساز بتواند در قالب اتحاد با مجموعهساز موفق فعالیت کند، نیاز به دو توانایی مهم دارد؛ نخست آنکه توان فنی کافی برای این کار را داشته باشد، دوم اینکه مشکلاتش به لحاظ سرمایه و منابع مالی حل شود. چنین قطعهسازی با داشتن یک چشمانداز سودآور میتواند هم مسیر پیشرفت برای خود را طی کند و هم بخشی از نیاز خودروسازان را برطرف کند.
هم اکنون در تمام بخشهای صنعت صحبت از داخلیسازی قطعات به میان میآید. به نظر شما مجموعهسازان تا چه اندازه میتوانند برای بومیسازی صنعت خودرو موفق عمل کنند؟
اکنون که تحریمها بازگشتهاند و بحث داخلیسازی داغ شده، تولید قطعهسازان هم افزایش یافته است که این نه به خاطر تحریمها بلکه به این خاطر است که قیمت ارز بعد از نوسانات زیادی که پشت سر گذاشته، اکنون به یک قیمت واقعی رسیده است. متاسفانه در گذشته به خاطر دستوری نگهداشتن این نرخ، تولید برای قطعهسازان صرفه اقتصادی نداشت و همین موضوع موجب این شده بود حتی آنها واردات را به تولید ترجیح بدهند و از تمام ظرفیتشان در این زمینه بهره نبرند. ولی از زمانی که قیمت ارز به ۸ هزار و ۸۰۰ تومان رسید، تولید یکسری از قطعات صرفه اقتصادی پیدا کرد. بنابراین اکنون قطعهسازان تولید بیشتر را هدف قرار دادهاند.
دلیل اصلی این که در گذشته صنعت قطعه پیشرفت چندانی نداشته، پایین نگهداشتن دستوری قیمت ارز و به تبع آن صرفه اقتصادی واردات نسبت به تولید بوده است؟
بله؛ متاسفانه همینطور است. پیشرفت و توسعه در صنعت باید روند طبیعی خود را طی کند و نمیتوان با اقتصاد دستوری و مصنوعی زمینه پیشرفت را برای صنعت فراهم کرد. تا زمانی که هرچیزی را به طور مصنوعی نگه داریم، امکان توسعه را از آن خواهیم گرفت، صنعت قطعه هم مجزا از این موضوع نیست. از همین رو، مسئولان نمیتوانند دستوری بگویند یک قطعهساز باید مجموعهساز شود یا به یک مجموعهساز بپیوندد. البته اکنون مجموعهسازان خوب و بزرگی در کشور داریم که ۶ شرکت از آنها بزرگ هستند و ۱۰ تا ۱۵ مجموعهساز دیگر هم ظرفیتی متوسط و پایین دارند که اینها را هم میتوان به سمت بزرگشدن پیش برد. البته خیلی از مجموعهسازان که در زمینه تولید قطعات الکترونیکی فعالیت میکنند برای بزرگشدن در تلاش هستند. البته برای این کار نیاز به توسعه فناوری و سرمایهگذاری دارند.
اکنون که در وضعیت تحریمی قرار داریم، این پیشرفت و توسعه در صنعت قطعه چگونه حاصل میشود؟
اتفاقاً در این وضعیت که از قطعهسازان بزرگ دنیا فاصله گرفتهایم، نیاز بیشتری به توسعه فناوری داریم. البته این توسعه هم بدون سرمایهگذاری حاصل نمیشود. بعضی قطعهسازان این فناوری را خریداری میکنند و دست به ارتقای آن میزنند و بعضی دیگر هم با دور زدن تحریمها و کپیبرداری، داخلیسازی قطعات مورد نیاز را پیش میبرند.
اشاره کردید اکنون وضعیت برای صنعت قطعه به لحاظ نرخ ارز از توجیه کافی برخوردار است. درصورتیکه مجدداً دولت دست به تثبیت دستوری این نرخ بزند، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
اگر مجدداً نرخ ارز دستوری شود، باز هم داخلیسازی توجیه خود را از دست میدهد و برای قطعهسازان واردات بهصرفهتر از تولید خواهد بود. ولی اگر نرخ ارز تغییر نکند و به همین روال طبیعی خود پیش رود، به مرور قطعهسازان رشد خواهند کرد و مجموعهسازان بزرگ شکل میگیرند. ولی هنوز برای این موضوع در اقتصاد کشور کار زیاد است و مسئولان راه طولانی در پیش دارند. هم اکنون مشکلات ساختاری زیادی در صنعت خودرو داریم و جای تأسف است که از ۳۰ خودروساز کشور، ۲۸ خودروساز با تیراژ تولید بسیار کم دست به فعالیت میزنند. وقتی تیراژ تولید خودروسازان پایین باشد، تولید قطعه هم صرفه اقتصادی نخواهد داشت.
آیا پیشنهاد شما در نخستین گام برای پیشرفت صنعت خودرو و حرکت قطعهسازان خرد به سمت مجموعهساز شدن، افزایش تیراژ در گروههای خودروساز است؟
بله؛ تنها در این صورت است که داخلیسازی قطعات هم از توجیه اقتصادی برخوردار میشود. هم اکنون بیشترین تیراژ خودرو متعلق به پراید است که تیراژ ۵۰۰هزارتایی داشته، چنین تیراژ پایینی انجام خیلی از کارها در صنعت قطعه و پیشرفت در این زمینه را بدون توجیه میکند.
هم اکنون خودروسازان هم با مشکلاتی رو به رو هستند، چطور باید آنها را به سمت افزایش تولید ترغیب کرد؟
باید خودروسازان به این سمت بروند که از پلتفرم و قطعات مشترک استفاده کنند، همین موضوع موجب خواهد شد تیراژ تولیدات قطعهسازان هم افزایش یابد. آنها باید طراحی پلتفرمهای مشترک به این زودیها انجام نخواهد شد، چون که اکثر خودروهای ما خارجی و از شرکتهای مختلف هستند و دستیابی به یک پلتفرم مشترک دشوار به نظر میرسد.
البته در اینجا ایراداتی هم وجود دارد؛ برای نمونه پژو و سیتروئن پلتفرمهای مشترک دارند، ولی پژو با ایرانخودرو و سیتروئن با سایپا قرارداد بسته است. اگر همکاریهای مشترک در سطح خودروسازی شکل بگیرد، قطعهسازان هم میتوانند تیراژشان را بالا ببرند. همین افزایش تیراژ هم زمینه توسعه فناوری را در زمینه قطعه فراهم خواهد کرد.
با این تفاصیل، نحوه عملکرد خودروسازان در طراحی اهمیت بالایی دارد. از طرفی قطعهسازها باید باهم متحد شوند و قطعات را با تیراژ بالاتر و با همکاری هم تولید کنند. همانطور که در مورد خودروسازی میگوییم باید متحد شوند، در قطعهسازی هم این اتفاق باید رخ دهد. چون که امکان ندارد هر ۱۲۰۰ قطعهساز بتوانند به سمت بزرگشدن و مجموعهساز شدن پیش روند، ولی زمینه این وجود دارد که اینها باهم متحد و مجموعهساز شوند.
در کنار این موضوع، خودروسازان هم باید جایگاه مالکیت معنوی را به رسمیت بشناسد تا زمانی که قطعهسازان سرمایهگذاری میکنند و کاری را توسعه میدهند، به خودشان این اجازه را ندهند با شرکت دیگری همکاری کنند. بدینگونه سرمایهگذاری برای قطعهسازان هم صرفه اقتصادی خواهد یافت. اکنون باید به این سمت برویم که قطعهسازان بتوانند دست به تولید با تیراژهای بالا بزنند و مسیر توسعه و فناوری را در پیش گیرند.
دنیای خودرو
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد