قطعهسازان بهدنبال خرید باقیمانده سهام دولت در صنعت خودرو هستند
این روزها که بحث واگذاری سهام خودروسازان مجدداً مطرح شده، باز هم قطعهسازان به میدان آمدهاند تا بار دیگر شانس خود را برای خرید باقیمانده سهام دولتی دو خودروساز مطرح کشور امتحان کنند. در طول این سالها اغلب هر بار بحث واگذاری سهام دولتی خودروسازان به میان آمده است، قطعهسازان پیشقدم یا بهصورت مشترک و در قالب کنسرسیوم نامزد خرید سهام شدهاند، یا بهصورت شرکتی و جداگانه.
هم اکنون نیز که مجدداً صحبت از واگذاری سهام خودروسازان به میان آمده، بخشی از بدنه صنعت قطعه در قالب کنسرسیوم درپی خرید این سهام است و بخشی دیگر میخواهد در این ماجرا مستقل عمل کند. در ایران دو ابرقطعهساز وجود دارد و چند قطعهساز بزرگ، که معمولاً هماهنگی و اشتراک نظر زیادی میان آنها در مسائل گوناگون به چشم نمیآید و گاهی حتی دامنه اختلافات به جنگ رسانهای و افشاگری علیه یکدیگر هم میکشد. الان هم که بحث فروش سهام دولت در خودروسازی مطرح شده، قطعهسازان نتوانستهاند در این ماجرا به اجماع برسند.
اینکه بخشی از بدنه قطعهسازی اقدام به تشکیل کنسرسیوم کرده، اتفاق جدیدی به حساب نمیآید و در گذشته هم رخ داده است. بهعنوان مثال، قطعهسازان چند سال پیش از تشکیل کنسرسیومی برای طراحی و ساخت پلتفرم خودرو خبر دادند، اگرچه به سرانجام نرسید. قرار بود این پلتفرم با همکاری شرکتهای خارجی و سرمایهگذاری قطعهسازان طراحی و ساخته شود و اوایل بسیار جدی دنبال شد، ولی کار آن طور که باید پیش نرفت و کنسرسیوم موردنظر ره به جایی نبرد.
در مقطعی دیگر هم که بحث تشکیل قطب سوم خودروسازی مطرح بود، باز هم صحبت از تشکیل کنسرسیوم توسط قطعهسازان برای سرمایهگذاری در این پروژه به میان آمد. قطعهسازان قصد داشتند به نوعی عنان قطب سوم خودروسازی را به دست بگیرند تا به آرزویشان یعنی خودروساز شدن برسند. این پروژه هم به جایی نرسید و قطب سوم اصلاً شکل نگرفت و به تبع آن، کنسرسیوم قطعهسازان به محاق رفت. منهای اینها، در اواخر دهه ۸۰ هم که بحث واگذاری سهام ایران خودرو و سایپا مطرح شد، قطعهسازان به صرافت افتادند تا با تشکیل کنسرسیومی سهام دو خودروساز بزرگ کشور را مال خود کنند. عزم قطعهسازان برای این اقدام بسیار جدی بود و آنها خود را بهترین گزینه برای خرید سهام خودروسازان میدانستند، با این حال اصل ماجرای واگذاری منتفی شد و کنسرسیوم قطعهسازی هم موجودیت خود را از دست داد.
نکته مشترکی که بین کنسرسیومهای منتسب به قطعهسازان به چشم میآید، ناهماهنگی و اختلافنظرهای اساسی بین ابرقطعهسازان است. این اختلافات دلایل زیادی دارد که مهمترین آنها به مسائل مالی و مدیریتی مربوط میشود. ابرقطعهسازان و قطعهسازان بزرگ معمولاً نتوانستهاند بر سر مسائل مالی و مدیریتی با یکدیگر به توافق جامع و کاملی برسند و این موضوع مانعی بزرگ بر سر راه نتیجهبخش بودن فعالیتهای مشترکشان بوده است. وضعیت به شکلی بوده که ابرقطعهسازان در مقاطع مختلف اقدام به یارکشی (چه در حوزه قطعهسازی و خودروسازی و چه در بخش سیاسی و همچنین رسانهای) کردهاند تا حرف خود را به کرسی بنشانند. در همین ماجرای اخیر واگذاری سهام دولتی خودروسازان، اختلافات ابرقطعهسازان به اوج رسید؛ به صورتی که آنها به جای تعامل با یکدیگر و تعریف و پیش بردن پروژهای مشترک، در مقابل هم ایستادند. هم اکنون نیز یکی از ابرقطعهسازان به همراه بخشی دیگر از بدنه قطعهسازی اقدام به تشکیل کنسرسیوم برای خرید سهام خودروسازان کرده و آن یکی هم مستقل به میدان آمده است.
در خصوص کنسرسیوم مربوطه، اطلاعات زیادی در دست نیست، ولی گفته میشود توسط یکی از دو ابرقطعهساز کشور و چند قطعهساز بزرگ تشکیل شده است. ظاهراً خرید سهام خودروسازان به نوعی شروع کار این کنسرسیوم محسوب میشود و قرار است در قالب آن، اقدامات دیگری هم انجام شود. به گفته یک منبع آگاه، این کنسرسیوم به دیگر ابرقطعهساز کشور پیشنهاد همکاری مشترک داده ولی مورد قبول واقع نشده است. نکته دیگر در خصوص کنسرسیوم موردنظر این است که قطعهسازان عضو آن سهم چندانی در خودروسازی ندارند و اتفاقاً انگیزه آنها از ورود به ماجرای واگذاری سهام ایرانخودرو و سایپا، داشتن سهمی از خودروسازی است. این در حالی است که دیگر ابرقطعهساز کشور سهم قابلتوجهی از خودروسازی را به خود اختصاص داده و از همین رو جناح رقیب (کنسرسیوم) بهدنبال تغییر این شرایط است. کنسرسیوم برای رسیدن به این هدف دو راهکار را پیش روی خود میبیند؛ اول اینکه بخش اعظم سهام خودروسازان (سهامی که قرار است واگذار شود) را بخرد و دوم اینکه جناح رقیب را جذب خود کند.
بهنظر میرسد هدف اولی برای کنسرسیوم، خرید بخش اعظم سهامی است که قرار است واگذار شود، اگرچه کار بسیار سختی بهنظر میرسد. اگر این هدف محقق شود، هر دو ابرقطعهساز کشور دارای سهام قابلتوجهی در خودروسازی میشوند و به زعم خودشان مانع انحصار قطعهسازی در خودروسازی خواهند شد. از نظر قطعهسازان عضو کنسرسیوم، جناح رقیب یکه و تنها در خودروسازی میتازد و لازم است تا به این انحصار پایان داده شود و راهش واگذاری بخش اعظم باقیمانده سهام دولت در ایران خودرو و سایپا است. ولی راهکار دیگر کنسرسیومیها برای شکستن انحصار موردشان، جذب جناح رقیب است، به طوری که آنها هم عضو کنسرسیوم شده و در سرمایهگذاری (برای خرید سهام خودروسازان) شرکت کنند. هدف آنها از ارائه این راهکار این بوده که باقیمانده سهام دولت در خودروسازی، به کنسرسیوم (کنسرسیومی که هر دو ابرقطعهساز کشور در آن حضور داشته باشند) واگذار شود و در نتیجه انحصاری که حرفش را میزنند، پایان یابد. آنها بر این باورند که اگر این اتفاق رخ بدهد، ضریب نفوذ جناح رقیب در قطعهسازی کاهش یافته و تصمیمات و اقدامات انحصاری جای خود را به اشتراک نظر خواهد داد، ضمن آنکه قدرت کلی قطعهسازان در برابر خودروسازها هم افزایش مییابد. این در حالی است که گویا دیگر ابرقطعهساز کشور میلی به حضور در کنسرسیوم ندارد و میخواهد به تنهایی برای خرید سهام ایران خودرو و سایپا اقدام کند. گفته میشود این ابرقطعهساز از تمکن مالی لازم برای خرید سهام خودروسازی برخوردار است؛ پس نیازی نمیبیند در قالب کنسرسیوم به خرید سهام ورود کند. اگرچه این تفکر از دید کنسرسیومیها نماد انحصارطلبی بیشتر بهشمار میآید، اما از دید خود این ابرقطعهساز، رفتاری است طبیعی در میدان رقابت.
تغییر جنس انحصار
اما چه کنسرسیوم موفق به خرید سهام خودروسازان شود و چه ابرقطعهساز مستقل و چه هر دو آنها با هم، آخر داستان، بزرگتر شدن نقش قطعهسازان در خودروسازی و به تعبیر خودشان، انحصار بیشتر است. هم اکنون بحث بر سر انحصار یکی از بالهای قطعهسازی است، حال آنکه واگذاری باقیمانده سهام دولت در خودروسازی به قطعهسازان (در هر قالبی)، این انحصار را از بین نمیبرد، بلکه بزرگتر و قدرتمندتر میشود. بیراه نیست اگر بگوییم با واگذاری باقیمانده سهام دولت در خودروسازی به قطعهسازان، انحصار از بین نمیرود، بلکه از دولت به قطعهسازی منتقل میشود. درست است که قطعهسازی کشور در اختیار بخش خصوصی است، ولی با توجه به ارتباطات آشکار و نهان قطعهسازان و خودروسازان، نمیتوان واگذاری باقیمانده سهام دولت در خودروسازی را به قطعهسازان، خصوصیسازی واقعی دانست و به انحصاریتر شدن صنعت خودرو تردید وارد نکرد. تا به امروز صحبت از انحصار دولتی در خودروسازی بوده و هیچ بعید نیست فردا که قطعهسازان عنان سهام این صنعت را در دست بگیرند، جنس انحصار تغییر کند.
این را هم نباید فراموش کرد که قطعهسازان پیشتر هم به وادی خودروسازی (به واسطه خرید سهام اعظم شرکتها) ورود کرده و چندان نتایج قابلدفاعی هم نگرفتهاند. با این حساب، اینکه فرمول واگذاری سهام خودروسازی به قطعهسازان جواب داده و ضمن رهاندن این صنعت از بند انحصار دولتی، آیندهای بهتر را برای آن رقم بزند، چندان تضمینشده نیست.
خیلی از کارشناسان عقیده دارند واگذاری باقیمانده سهام خودروسازان در وضعیت کنونی (تحریم و ضعیف شدن بنیه زنجیره خودروسازی کشور) به خریداران داخلی چندان به صلاح نیست و بهتر است تا فراهم شدن فضای بینالمللی مناسبتر صبر کنیم. به اعتقاد آنها، اگر شرایطی فراهم بیاید که ارتباطات بینالمللی صنعت خودرو دوباره برقرار شود، شرکتهای معتبر خارجی بهترین گزینه برای واگذاری باقیمانده سهام دولت در صنعت خودرو هستند، چه آنکه میتوانند آن را به سمت توسعه و پیشرفت سوق دهند. حضور شرکتهای خارجی در مزایده فروش سهام خودروسازی، رقابت را در این عرصه افزایش خواهد داد و اتفاقاً آن زمان شاید قطعهسازان مجبور شوند در هماهنگی کامل با یکدیگر به خرید سهام ورود کنند. کارشناسان تاکید میکنند ترکیب شرکتهای معتبر خارجی و ابرقطعهسازان داخلی میتواند برای سهامداری در صنعت خودرو ایدهآل باشد و خودروسازی کشور را از بند انحصار مطلق رها کند و در مسیر توسعه بیندازد.
دنیای اقتصاد
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد