هفت عارضه اصلی در فرآیند تولید قطعات خودرو
شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران در بخشی از گزارشهای منتشره خود در کتابچه سال ۹۶، به بررسی عارضههای یافت شده در فرآیند تولید قطعات داخلی پرداخته است تا معلوم شود چرا قطعات تولید داخل از سطح کیفی قابل قبول و مناسبی برخوردار نیستند.
بر این اساس، «نبود یا پایین بودن قابلیت تجهیزات»، «مشکلات مواد اولیه ورودی»، «عدم وجود یا نقص تجهیزات کنترلی»، «آموزش»، «مکانیزه نبودن فعالیتها»، «ضعف طراحی و تکوین محصول» و «انعکاس نامناسب مشکلات»، هفت عارضه اصلی در فرآیند تولید قطعات در طول سال ۹۶ بودهاند. طبق آنچه در این گزارش منتشر شده، معلوم است اصلیترین عارضه خطوط تولید قطعهسازان با ضعف تجهیزات آنها ارتباط دارد. به صورتی که «نبود یا پایین بودن قابلیت تجهیزات»، با ۲۰ درصد سهم، صاحب بیشترین فراوانی در میان عارضههای هفت گانه فرآیند تولید قطعه است. موضوع به روز نبودن تجهیزات خطوط تولید قطعه در کشور، سالهاست مورد انتقاد خودروسازان و کارشناسان قرار دارد و آنها عقیده دارند این موضوع پایین بودن سطح کیفی قطعات را به دنبال داشته است. قطعه سازی، صنعتی خصوصی در ایران به شمار میرود و از همینرو باور عمومی این است که بزرگان قطعهسازی با وجود منابع مالی عظیم (حداقل در دهه ۸۰) چندان وقعی به تجهیز و به روزرسانی خطوط تولیدشان نگذاشتهاند. از دید آنها، قدیمی بودن یا به عبارتی مدرن نبودن خطوط تولید، به طور مستقیم بر سطح کیفی قطعات اثر منفی گذاشته و به تبع آن، کیفیت خودروها هم متأثر از این ماجرا شده است. در مقابل البته قطعهسازان هم همواره با استناد به مطالبات معوق خود از خودروسازان، کمبود نقدینگی را عامل ضعف تجهیزاتی خود دانستهاند. آنها میگویند وقتی خودروسازان مطالباتشان را سر وقت نمیپردازند و قیمتها را هم متناسب با هزینهها تعدیل نمیکنند، مشکل نقدینگی در صنعت قطعه بروز کرده و دیگر پولی بابت تجهیز خطوط تولید نمیماند. البته با توجه به اعمال سیاست آزادسازی قیمت خودرو از هفته آینده، انتظار میرود مشکل مطالبات قطعهسازان از خودروسازها و چالش تعدیل قیمت قطعات، تا حد قابل توجهی رو به بهبود برود؛ پس شاید قطعه سازان به سمت تجهیز و بروزرسانی خطوط تولید خود حرکت کنند. در گزارش شرکت بازرسی، موارد دیگری نظیر «فقدان یا نقص تجهیزات کنترلی» و «مکانیزه نبودن فعالیتها» هم به چشم میآید که به ترتیب ۱۷ و ۱۵ درصد فراوانی دارند. این دو عارضه هم طبق آنچه از ماهیتشان برمیآید، بیارتباط با مشکلات مالی نیستند، پس قطعهسازان همان استدلال مربوط به ضعف تجهیزات را (عدم تسویه به موقع مطالبات از طرف خودروسازها و مشکل نقدینگی) عامل اصلی عارضههای مذکور میدانند. این احتمال البته نه چندان قوی وجود دارد که با توجه به آزادسازی قیمت خودرو و امکان پرداخت مطالبات و همچنین تعدیل قیمت قطعات، قطعهسازان بتوانند در کنار تجهیز خطوط تولید، نسبت به رفع نقص تجهیزات کنترلی و مکانیزه کردن فعالیتها اقدام کنند. این پیش بینی البته در حالی است که قطعه سازان و خودروسازان این روزها با کلی بدهی و زیان انباشته رو به رو هستند و باید منتظر ماند و دید آیا آنها هزینهای را صرف بهبود فرآیند تولید خواهند کرد یا پولها را به چاه ویل بدهی و زیان خود خواهند انداخت.
در میان دیگر عارضههای مطرح شده، «مشکلات مواد ورودی به خطوط تولید» هم بهچشم میآید که با ۱۸ درصد سهم، دومین عارضه در فرآیند تولید قطعات محسوب میشود. مواد اولیهای که قطعهسازان مورد استفاده قرار میدهند، هم منشأ داخلی دارند و هم منشأ خارجی؛ همچنین با توجه به نقشه و سقف قیمتی که خودروسازان در اختیار قطعه سازان قرار میدهند، کیفیت مواد موردنظر هم متفاوت است. طبق گفته قطعهسازان، آنها بسته به هزینهای که خودروساز برای تولید قطعات تعریف میکند، تولید را انجام داده و بهاصطلاح، همانی را میسازند که گروههای خودروساز میخواهند. با این حساب، اینکه مواد اولیه با چه کیفیتی وارد خطوط تولید شود، کاملاً بستگی به قیمت و سطح کیفی موردنظر خودروسازان دارد. ازآنجاکه در طول بیش از یک دهه اخیر سیاست سرکوب قیمت در زنجیره خودروسازی غالب بوده، اصلاً عجیب نیست که مواد اولیه ورودی به خطوط تولید قطعه سازان، در جایگاه دومین عارضه فرآیند تولید قطعات قرار گرفته است. با توجه حذف سیاست سرکوب قیمت، شاید این عارضه کمی کمرنگتر از گذشته شود.
ولی مسائل دیگری که به عنوان عارضههای موجود در فرآیند تولید قطعهسازان روی آنها تاکید شده، شامل آموزش و ضعف طراحی و تکوین محصول و انعکاس نامناسب مشکلات میشود که درصد فراوانی آنها به ترتیب ۱۵، ۱۰ و پنج درصد است. در این میان، ضعف طراحی و تکوین محصول، یکی از تفاوتهای اصلی قطعه سازان ایرانی با همتایان خارجیشان است. خیلی از شرکتهای قطعهساز خارجی به جد در حوزه طراحی محصول فعال بوده و در این بخش ارتباط تنگاتنگی با خودروسازان دارند. وضعیت به شکلی است که خودروسازان حتی در طراحی محصولات خود از آنها مشاوره و کمک گرفته و قطعهسازان اغلب از همان ابتدای طراحی خودروهای جدید، در جریان پروژه قرار میگیرند. در قطعهسازی و خودروسازی ایران ولی از این خبرها نیست و نه فقط مشارکت در حوزه طراحی وجود ندارد، بلکه سازوکار مالی رضایتبخشی هم بین آنها بهچشم نمیآید. همچنین در بحث کیفی هم همواره بین خودروسازان و قطعهسازان اختلاف نظر وجود دارد و هر یک، سطح کیفی پایین خودروها را بر گردن دیگری میاندازد.
دنیای اقتصاد
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد