چرا بازار خودرو باز هم میزبان سرمایههای سرگردان شد؟
بازار خودروی ایران این روزها باز هم به محل سرازیر شدن نقدینگی و پولهای سرگردان تبدیل شده و در نتیجه این اتفاق، انفجار بزرگ قیمتی در آن رخ داده است. اگرچه «خودرو» در ایران همواره در کنار مصرفی بودن، در لیست کالاهای سرمایهای جذاب هم قرار گرفته، با این حال گاهی این خاصیت با شدت نامتعارفی خود را نشان داده است. در طول یک سال اخیر و در هیاهوی اتفاقات ناگهانی اقتصادی (به ویژه صعود نرخ ارز و سکه) و همچنین رخدادهای سیاسی (به طور ویژه تحریمهای آمریکا)، بازار خودرو هم در چند نوبت ملتهب شد و اوج این التهاب در طول دو هفته اخیر رخ داده است.
اغلب در وضعیت ناپایدار و ملتهب اقتصادی، بازارهای گوناگون مورد هجوم نقدینگی و پولهای سرگردان قرار میگیرند و این اتفاق ناشی از ذات منفعت طلبی شهروندان (نه در ایران که در همه جای دنیا) است؛ چون عموم مردم میخواهند به هر نحو ممکن ارزش پول و داراییهای خود را حفظ کنند. در طول تقریباً یک سال اخیر و بعد از آنکه نقل و انتقال ارز به کشور از دبی به مشکل خورد و دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا هم سیگنالهایی مبنیبر خروج این کشور از توافق هستهای و برجام ارسال کرد، بازارهای گوناگونی به ویژه ارز و سکه، ملتهب شد و قیمتها اوج گرفت. بازار خودرو هم از هجوم نقدینگی در امان نماند، به ویژه آنکه تا پیش از بهمن ماه امسال، قیمت خودروهای داخلی به طور دستوری تعیین میشد و بنابراین فاصله فاحش نرخ کارخانه و بازار محصولات، این بازار را برای عموم شهروندان جذابتر کرد. اوج این جذابیت ولی در طول دو هفته اخیر بوده و ظاهراً همچنان هم ادامه دارد. این طور به نظر میرسد که بخشی از پولهای سرگردان به سمت بازار خودرو سرازیر شدهاند و چون تیراژ در موقعیت ضعف قرار دارد و با تقاضا نمیخواند، جا برای کسب سودی بزرگ در این بازار فراخ شده است.
دلایل جذاب شدن بازار خودرو
در باب اینکه چرا بازار خودرو این روزها تا این حد جذاب و به اصطلاح سرمایهای شده، دلایل گوناگونی از طرف کارشناسان مطرح میشود و «تورم انتظاری» در صدر آنها قرار دارد. به جز این مقوله که خود ناشی از دلایل مختلف است، مسائل دیگری مثل «نبود نظارت بر بازار خودرو»، «وجود فاصله (اگرچه کمتر از گذشته) بین نرخ کارخانه و بازار» و همچنین «ذات مصرفی خودرو» هم در هجوم نقدینگی به بازار خودرو نقش دارند. در این میان، کارشناسان بر این باورند که تورم انتظاری اصلیترین علت هجوم نقدینگی به بازارهای گوناگون به خصوص خودرو است. در واقع تورم انتظاری را میتوان علت اصلی سرازیر شدن پولهای سرگردان در بازارهای گوناگون دانست، چه آنکه شهروندان با نااطمینانی به وضعیت اقتصادی و سیاست خارجی کشور در آینده نگاه میکنند و بنابراین سعی دارند به هر شکل ممکن، ارزش داراییهای خود را خواه ارز و سکه باشد و خواه خودرو حفظ کنند. حال اما این سؤال وجود دارد که چه مسائلی تورم انتظاری را در بازار خودرو بالا برده است. به عقیده کارشناسان، چشمانداز ضعیف اقتصادی (به خصوص تداوم افت تولید خودرو)، نااطمینانی به بهبود روابط خارجی کشور (به ویژه لغو تحریمها) و استعداد بازار خودرو برای کسب رکوردهای جدید قیمت، ریشههای اصلی تقویت تورم انتظاری در بازار خودرو به حساب میآیند.
در بحث چشمانداز ضعیف اقتصادی، این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت که بهبود اوضاع اقتصاد داخلی به وقوع رخدادهای سیاسی بزرگ (مثل برجام) و لغو تحریمها گره خورده است؛ پس این دو مقوله و اثر آنها در رشد تورم انتظاری بازار خودرو را میتوان در کنار هم مورد بررسی قرار داد. سیگنالی که اوضاع اقتصادی و سیاست خارجی کشور به شهروندان ارسال کرده، نشان چندانی از بهبود اوضاع خودروسازی ندارد. صنعت خودروی ایران از نیمه مرداد امسال تحریم و به تبع آن، هم تأمین قطعات از خارج مختل شده و هم تولید قطعات داخلی به مشکل خورده است. در نتیجه این اختلالات، تولید خودروسازان در مسیری به شدت نزولی افتاد، به نحوی که پیش بینی میشود تا پایان امسال بالای ۳۰ درصد افت (نسبت به سال اخیر) دامان خودروسازان را بگیرد. ازآنجاکه خیلی از گروههای خودروساز خارجی حتی چینیها از ایران رفته یا ارتباط خود را کاهش دادهاند، چشمانداز مثبتی از روند تأمین قطعات در آینده وجود ندارد و افکار عمومی به خوبی این سیگنال را دریافت کردهاند. از آن طرف، به خاطر مشکلات نقدینگی در زنجیره خودروسازی، تأمین قطعات از داخل هم طبق روالی طبیعی انجام نمیشود و این موضوع هم از طرف افکار عمومی درک شده است. در نتیجه این دو سیگنال، شهروندان ایرانی اطمینان چندانی نسبت به آینده خودروسازی ندارند و گمان میبرند تولید در ماههای پیش رو بیشتر کاهش یافته و در نتیجه قیمتها رشد بالاتری را تجربه کنند. پس طبیعی است که بخشی از نقدینگی و پولهای سرگردان به سمت بازار خودرو برود، چون چشمانداز قیمتی در این بازار بسیار مثبت است. این چشمانداز مثبت به حدی است که بهنظر میرسد بخشی از نقدینگی موجود در بازار ارز و سکه و حتی مسکن هم راه بازار خودرو را در پیش بگیرند؛ چون گمان بر کسب سود بیشتر و سهلتر در آن است.
در این خصوص، محمدقلی یوسفی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: وقتی در جامعه افزایش نقدینگی رخ بدهد، مردم درپی سرمایهگذاری در بازارهای گوناگون با هدف سود بیشتر هستند؛ گاهی بازار ارز، گاهی مسکن، گاهی سکه و طلا و حالا هم آن طور که اخبار حکایت میکند، بازار خودرو. وی با ذکر اینکه افکار عمومی نسبت به سیگنالهای اقتصادی حساس بوده و آگاهی دارند، افزود: در مقطع کنونی، صاحبان نقدینگی ترجیح دادهاند خودرو را به عنوان کالایی مصرفی و با دوام، بهعنوان مقصد سرمایه خود انتخاب کنند، چون اولاً تقاضا برای خودرو همواره هست و ثانیاً کشش قیمتی آن بالا است. این استاد دانشگاه تاکید میکند: نکته دیگر در مورد بازار خودرو، کمیاب شدن خودروهای داخلی به خاطر ادامه تحریمها و کمبود قطعات است؛ در واقع افکار عمومی نشانههایی مبنیبر تداوم کمبود قطعات و به تبع آن، کاهش تولید در آینده دریافت کرده و بنابراین احتمال میدهد قیمتها در بازار باز هم افزایش پیدا کند.
یوسفی با ذکر اینکه بروز چنین رفتارهایی از طرف شهروندان در وضعیت فعلی اقتصاد و سیاست خارجی کشور طبیعی است، گفت: وقتی شهروندان احتمال میدهند تولید خودرو در آینده کاهش بیشتری پیدا کند و در نتیجه، این کالا کمیابتر شده و کشش درآمدی آن بالا برود، عقل حکم میکند پول خود را وارد بازار خودرو کنند تا ارزش آن بیشتر حفظ شود. به گفته این اقتصاددان، امثال زمین و مسکن رشدشان نسبت به کالایی مثل خودرو کمتر است و طبعاً برای شهروندان که دنبال سودآوری بیشتر هستند، سرمایهگذاری در بازار خودرو عاقلانهتر به چشم آمده و بخشی از آنها را به این سمت سوق داده است.
نکته دیگری که یوسفی بر آن تاکید میکند، نااطمینانی افکار عمومی نسبت به وعدههای دولتی (به ویژه در صنعت خودرو) است. وی با بیان اینکه دولت به بعضی وعدههای خود در عرصه اقتصادی عمل نکرده، گفت: طبعاً وقتی چنین رفتاری از طرف دولت رخ میدهد، درصد نااطمینانی و بیاعتمادی افکار عمومی به وعدهها افزایش پیدا میکند، پس چشمانداز آینده منفی میشود و آنها برای حفظ سرمایه خود به بازارهای گوناگون از جمله خودرو هجوم میبرند. این استاد دانشگاه در نهایت تاکید کرد: افکار عمومی فعلاً اطمینانی به آینده سیاست خارجی کشور و اینکه تعاملی مثبت و قوی بین ایران و دنیا شکل بگیرد و تحریمها لغو شوند، ندارد، پس ذات منفعت طلبی انسان در این اوضاع حکم میکند سرمایه خود را وارد بازارهایی کند که احتمال سود بیشتر در آنها هست و هم اکنون، گمان بر بازار خودرو است.
جدا از بحث تورم انتظاری، دلایل دیگری هم در هجوم نقدینگی به بازار خودرو دخیل هستند که از جمله آنها، وجود فاصله نسبتاً جذاب بین قیمت کارخانه و بازار خودروها است. اگرچه هم اکنون قیمتگذاری خودرو در حاشیه بازار انجام میگیرد و طبعاً فاصله قیمتی بسیار کمتر از گذشته شده، با این حال اولاً همچنان گپ قیمت موجود است و ثانیاً بخش قابل توجهی از خودروهای ثبت نامی با قیمت قدیم تحویل مشتریان شده و خواهد شد. در این خصوص (تحویل بخشی از خودروهای ثبت نامی با قیمت قدیم) تقصیر کاملاً بر گردن وزارت صنعت، معدن و تجارت است، چه آنکه این وزارتخانه ابتدا افزایش ۳۰ درصدی قیمت را مصوب و کمی بعد آن را لغو کرد.
قرار بود بخش قابل توجهی از خودروهای ثبت نامی (با موعد تحویل ابتدای شهریور تا انتهای دی ماه امسال) با قیمت جدید (افزایش ۳۰ درصدی) تحویل خریداران شوند، ولی وزارت صنعت آن را لغو و دستور تحویل با قیمتهای قبل را داد. در نتیجه این اتفاق، شمار بسیار زیادی از خودروهای ثبت نامی با قیمتهای قبل تحویل داده و خواهند شد و طبیعی است که در نتیجه این اتفاق، بازار خودرو ملتهب و آشفته شود. هم اکنون فاصله قیمت قدیم خودروها با بازار حداقل بالای ۱۵ میلیون تومان است و این موضوع به آشفتگی و التهاب هرچه بیشتر بازار خودرو دامن زده و خواهد زد. ازآنجا که آینده مناسبی برای تولید خودرو در کشور پیش بینی نمیشود، رسیدن به تعادل عرضه و تقاضا در بازار خودرو فعلاً منتفی است، پس احتمال اینکه قیمت خودرو از این ناحیه هم به رشد خود ادامه دهد، زیاد است. در این وضعیت، خیلیها ترجیح دادهاند سرمایه خود را وارد بازار خودرو کنند تا ارزش داراییشان به واسطه منحنی صعودی قیمت خودرو حفظ شود. در کنار این موضوع ولی دو موضوع دیگر را هم میتوان در شمار دلایل هجوم نقدینگی به بازار خودرو آورد. نخست اینکه خودرو به هر حال کالایی ذاتاً مصرفی محسوب میشود و پس شهروندان میتوانند همزمان از آن استفاده کرده و خیالشان هم از این بابت که ارزش دارایی خود را حفظ میکنند، راحت باشد. در بازار ایران اصلاً عجیب و غیرعادی نیست که خودروهای استفاده شده و به اصطلاح دست دوم، با قیمتی بالاتر از نرخ خرید اولیه به فروش بروند و این همان خاصیت سرمایهای خودرو در کنار ذات مصرفیاش است؛ بنابراین این موضوع هم میتواند یکی از دلایل البته فرعی سرمایهگذاری در بازار خودرو باشد.
نکته دیگر اما اینجاست که به خاطر نبود نظارت نهادهای بالاسری در بازار خودرو، احتمال تداوم افزایش قیمت همواره وجود دارد و افکار عمومی هم این سیگنال را دریافت کرده است. افکار عمومی وقتی بازارهای ارز و سکه را با خودرو مقایسه میکند، متوجه میشود در دو بازار اولی گاهی ورود نهادهای نظارتی و حتی امنیتی، قیمتها را البته به طور مقطعی کاهش میدهد، ولی در بازار خودرو چنین اتفاقی رخ نمیدهد. بهعبارت بهتر، بازار خودرو از برخوردهای پلیسی اغلب در امان است و بنابراین رشد قیمتها بدون مانع خاصی ادامه پیدا میکند. چنین خاصیتی طبعاً ریسک سقوط قیمت در بازار خودرو را پایین میآورد؛ پس بعضیها ترجیح میدهند با استناد به این خاصیت، پول خود را وارد بازار خودرو کنند. البته کارشناسان اقتصادی همانطور که اعتقادی به پلیسی شدن بازارهای ارز و سکه و... ندارد، در خصوص بازار خودرو هم رفتارهای امنیتی و غیراقتصادی را نمیپذیرند، چون عقیده دارند چنین اقداماتی برای کنترل نقدینگی و افزایش قیمت، بیهوده است.
دنیای اقتصاد
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد