چرا گروه خودرویی هنوز هم لیدر بورس است؟

در میان همه بالا و پایینهای بازار بورس، یک چیز همیشه ثابت مانده: نمادهای خودرویی مثل ایرانخودرو و سایپا، همیشه وسط میدان هستند. فرقی نمیکند وضعیت مالیشان چطور باشد یا دولت چه تصمیمی برایشان گرفته باشد، همین که یک خبر کوچک دربارهشان منتشر شود، دوباره توجه همه را به خود جلب میکنند. این سوال ذهن خیلی از فعالان بازار را مشغول کرده: چرا سهمهای خودرویی اینقدر برای بورس مهم شدهاند و چرا هیچوقت از صدر اخبار پایین نمیآیند؟
در این مقاله، سعی میکنم به زبان ساده دلایلی که پشت این موضوع هستند را با شما در میان بگذارم.
۱. رؤیای قدیمی "خصوصیسازی واقعی"
یکی از اصلیترین دلایل توجه به سهمهای خودرویی، امید به واگذاری این شرکتها به بخش خصوصی است. سالهاست دولت وعده داده که شرکتهایی مثل ایرانخودرو و سایپا را واگذار میکند، اما هنوز هم مدیریت اصلی دست خود دولت است.
- هر وقت خبری (حتی شایعه) از واگذاری میشنویم، سهمهای این گروه ناگهان رشد میکنند.
- دلیلش ساده است: بازار امیدوار است با واگذاری واقعی، بالاخره تغییرات اساسی در ساختار این صنعت اتفاق بیفتد.
حتی اگر بارها این امید ناامید شود، اما بازار هنوز به آن دل بسته است. برای خیلی از سرمایهگذاران، خودرو نماد فرصتی است که شاید بالاخره محقق شود.
۲. صنعت خودرو؛ بیشتر از یک صنعت، ابزاری سیاسی
در ایران، خودروسازی فقط یک کسبوکار نیست، بلکه ابزاری در دست دولتهاست:
- برای ایجاد اشتغال
- کنترل قیمتها
- و حتی مدیریت احساسات جامعه در دورههای خاص
به همین دلیل، دولتها همیشه تمایل داشتهاند کنترل این شرکتها را حفظ کنند، حتی وقتی که حرف از خصوصیسازی میزنند.
برای بورسبازها، همین مداخلههای گاهبهگاه دولت، یعنی "خبرسازی"؛ و خبر هم یعنی نوسان قیمتی.
۳. کمعمقی بازار سرمایه؛ وقتی انتخابهای دیگر جذاب نیستند
بر خلاف ظاهر شاخص چند میلیونی، بورس ایران هنوز عمق و تنوع کافی ندارد.
بسیاری از گروههای دیگر مثل:
- پالایشیها (درگیر محدودیتهای صادراتی)
- بانکها (با عملکرد نامشخص)
- یا حتی شرکتهای معدنی
برای سرمایهگذاران جذاب نیستند. در مقابل، گروه خودرویی این ویژگیها را دارد:
- حجم بالای معاملات
- نقدشوندگی مناسب (یعنی راحت میتوان خرید و فروش کرد)
- محبوبیت بین معاملهگران خرد
همین ویژگیها باعث شده که این گروه همیشه در جریان بازار حضور پررنگی داشته باشد.
۴. نوسانات ناشی از سیاستهای متناقض در قیمتگذاری
خودرو از معدود کالاهایی است که هنوز بهشدت تحت کنترل قیمتگذاری دولتی است. مثلاً:
- هر بار که خبری از آزادسازی قیمت خودرو یا تغییر فرمولهای قیمتگذاری منتشر میشود، سهام این گروه ناگهان رشد میکند.
- حتی اگر در واقعیت هیچ اتفاقی نیفتد، فقط "زمزمه" کافی است که موجی از خرید راه بیفتد.
این یعنی تأثیر روانی خبر، بیشتر از واقعیت عمل میکند.
۵. بازیگران حرفهای و موجسازیهای کوتاهمدت
در این فضا، برخی افراد حرفهای با استفاده از همین نوسانات:
- موجهای احساسی در بازار ایجاد میکنند
- با استفاده از جو خبری، قیمت سهم را بالا یا پایین میبرند
این رفتار باعث شده نمادهای خودرویی تبدیل به محل دائمی برای نوسانگیری شوند؛ حتی وقتی خبری از بهبود بنیادی نیست.
۶. ذهنیت بازار و "قدرت برند" دو نماد معروف
واقعیتی هست که نباید نادیده گرفت. برای بسیاری از افراد، اولین تجربهشان از بورس، با نمادهایی مثل "خودرو" و "خساپا" بوده. همین تجربه اولیه باعث شده:
- حتی اگر تحلیل بنیادی بلد نباشند،
- حتی اگر ندانند P/E یعنی چی (نسبت قیمت به سود هر سهم)،
باز هم این نمادها را بشناسند و در مواقع خبر، سمت آنها بروند.
در واقع، این نمادها بیشتر از آنکه لیدر واقعی بازار باشند، لیدر روانی و احساسی بازار هستند.
جمعبندی: آیا خودرو میتواند همیشه لیدر بازار بماند؟
نه. اگر بخواهیم بازار سرمایه ایران رشد واقعی و پایدار داشته باشد، باید بهجای امید بستن به نمادهایی که روی موج شایعه حرکت میکنند، به سمت صنایع قویتر و واقعیتر برویم؛ مثل:
- پتروشیمیها
- معادن
- صنایع دارویی
- یا حتی فناوری
تا زمانی که:
- دولت هنوز در صنعت خودرو دخالت دارد،
- قیمتگذاری دستوری ادامه دارد،
- و بازار عمق کافی ندارد،
خودرو همچنان لیدر بورس باقی خواهد ماند. اما این لیدری، بیشتر نشانهی ضعف بازار است تا قدرت صنعت خودرو.
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد