احتمال تبدیل چین و هند به بزرگ ترین شرکای خودروسازی ایران
بعد از اعلام خروج امریکا از برجام، کمپانیهای زیادی از ترس جریمههای امریکا، فعالیتهای سرمایهگذاری خود در ایران را متوقف کردند. گروه خودروسازی پژو-سیتروئن یکی از این کمپانیهاست که میتوان به آن اشاره کرد.
این گروه خودروسازی که با ورود خود به ایران سرمایههای ارزی و تکنولوژیکی به همراه آورده بود، بیان کرده فعلاً فعالیتهای خود را در کشورمان متوقف میکند. همین سرمایهگذاریها باعث شده تا تعداد زیادی از کارشناسان اقتصادی به بازگشت دوباره این کمپانی امید داشته باشند. زیرا حجم بالایی از سرمایهگذاریهای این گروه خودروسازی در ایران محبوس مانده و همین امرانگیزه بازگشت دوباره را فراهم میکند.
مشخص نبودن آینده قراردادهای بسته شده در این صنعت با کمپانیهای خارجی و همچنین وجود ابهامات زیاد برای آینده صنعت خودرو و نقشی که این صنعت میتواند در رشد اقتصادی ایفا کند، فرصتی شد تا گفتوگویی با امیرحسن کاکایی، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت داشته باشیم و از وی بپرسیم چشمانداز صنعت خودروی ایران بدون شرکای خارجی چگونه خواهد بود.
هفته گذشته گروه خودروسازی پژو-سیتروئن به عنوان بزرگترین شریک تجاری صنعت خودرو ایران در اطلاعیهای بیان کرد که به دلیل خروج امریکا از برجام فعالیتهای خود را درایران متوقف میکند، به نظر شما در شرایط فعلی، تکلیف قراردادهای موجود چه خواهد شد؟ توقف فعالیتهای این کمپانی چه پیامدهایی بر صنعت خودروسازی کشور خواهد گذاشت؟
نوع قرارداد پژو- سیتروئن با ایران مشارکتی است. این کمپانیها در ایران سرمایهگذاری کردهاند، به خصوص پژو که قراردادش اجرایی شده و خط تولید خود را در ایران به راه انداخته است و در نتیجه تفاوت این دوره با سال ۹۱ در این است که این خط تولید و امکانات پژو در ایران باقی خواهد ماند و طبیعتاً این شرکت مایل خواهد بود با ما همکاری کند چرا که سرمایهاش در ایران حبس شده است و با وجود اینکه خودشان رفتهاند اما سرمایه آنها در ایران مانده است. اما فرض میکنیم که پژو قصد بازگشت به ایران را نداشته باشد در این حالت خود پژو مستقیماً به ما کمکی نخواهد کرد و بهطور خاص قطعات از طرف پژو نخواهد آمد. اما در مورد سیتروئن باید گفت بعد از قراردادهایی که با این کمپانی داشتهایم، پیشفروشیهایی در بازارهای داخلی صورت گرفته است حال تکلیف آنها چه میشود، در هالهای از ابهام است و با توجه به این که این کمپانی نیز در ایران سرمایهگذاری کرده، سرمایهاش در ایران خواهد ماند، در نتیجه باید دقت کرد آن بخش که مربوط به خودروسازی است، زیرساختهایش در ایران به نوعی به وجود آمده است. یک قسمت مهم این قراردادها قطعات است که قرار بود از طرف کمپانی مادر تأمین شوند. در شرایط جدید این امکان پذیر نخواهد بود در نتیجه خودروسازان داخلی مجبور خواهند بود که از راههای دیگر که مجاز هستند و ممکن است قطعات مورد نیاز را وارد و تأمین کنند. در این خصوص نیز باید دقت کرد که اگر برخی از این قطعات مربوط به کمپانیهای کوچک و متوسط باشد امکان تأمین آنها وجود خواهد داشت چرا که اتحادیه اروپا تا حدودی بیان کرده است که در این زمینه حمایت میکند؛ از اینرو خودروسازان داخلی باید به فکر راههای جدید برای تأمین قطعات باشند.
منظورتان از دیگر راهها دقیقاً چیست؟ آیا میتوان به شرکای دیگر دل بست؟ به واقع آیا شریک قابل اتکایی بعد از خروج بازیگران اصلی خودروسازی از ایران وجود دارد؟
دو کشور هند و چین میتوانند از گزینههای انتخابی ما باشند. البته باید دقت داشت که هنوز سنجش دقیقی از چگونگی رفتار هند در این زمینه وجود ندارد و درنتیجه با اطمینان نمیتوان درباره آن اظهارنظر کرد. اما قطعاً راههای چینی هنوز باز هستند و البته در مورد روابطمان با چین هم باید گفت که بستگی دارد امریکا تا چه میزان راههای موجود بین ما و چین را ببندد.
اگر منظورتان از شرکا، شرکای اروپایی، کرهای یا ژاپنی باشد باید عرض کنم که چنین شرکایی اصلاً وجود خارجی ندارند. چرا که اگر به بعد از شکلگیری برجام و مذاکراتمان با دنیا نگاه کنیم این کمپانیهای فرانسوی و تا حدودی کرهای بودند که برای ورد به بازار ایران از خود تمایل و علاقه نشان دادند و به ایران آمدند. ولی حضور مابقی کمپانیها در حد حرف باقی ماند. چون که برای سرمایهگذاری در ایران نسبت به دیگر کشورها محافظهکار و محتاطتر عمل میکنند. ژاپنیها هم که اصلاً ازآغاز جلو نیامدند. پس از این ناحیه اروپا و آسیای شرقی شریکی که بتوان در شرایط جدید متصور شد وجود ندارد. چیزی که امکان دارد صورت گیرد، بحث شراکت چینیها است. چین چون کشور بزرگی است و تعداد خودروسازی و قطعهسازی زیادی دارد، این قابلیت را خواهد داشت تا در شرایط جدید با قوانین تحریم بازی کند و راههایی را برای روابط خود با ایران باز نگه دارد. در نتیجه این امکان وجود دارد که روابط خودروسازی با چین باقی بماند.
البته در شرایط فعلی جهان، اتفاق دیگری که در حال وقوع است و مسائل را مبهمتر میکند، بحث جنگ تجاری امریکا با بقیه جهان است. جنگ تمامعیار امریکا با اتحادیه اروپا، چین و روسیه در مواردی هم چون بالا بردن تعرفهها و بحث ورقههای فلزی و فولادی و حتی تعرفه خودرو. در نتیجه جریمه امریکا برای کمپانیهای خارجی که با ایران رابطه داشته باشند، از سوی چینیها نادیده گرفته نمیشود. چون که امریکاییها سرمایهگذاریهای کلانی در چین کردهاند و روابط تجاری وسیعی با چینیها دارند. پس در روابط خود با ایران یک مقدار با احتیاط جلو خواهد آمد. به هرحال چینیها قدرت دوم اقتصادی دنیا هستند و اتفاقاً قصد فروش اوراق قرضه امریکا را دارند که این خود میتواند بر بدنه اقتصاد امریکا ضربه سنگینی وارد کند. چین، دیگر کشور ۵ سال پیش نیست و پیشرفتهای اساسی در حوزه اقتصاد داشته است و بازیگر مهمی در اقتصاد جهانی حساب میشود و در نتیجه نمیتوان آن را نادیده گرفت. این کشور نسبت به قبل وابستگی کمتری به کشورهای غربی دارد. در نتیجه از یک طرف تحریمهای امریکا کمترین تأثیر را بر آنها خواهد گذاشت و این انگیزه را دارند که با ایران روابط خود را حفظ کنند در شرایط فعلی و درحالی که جنگ اقتصادی بزرگی در حال رخ دادن است، فعلاً مسیر چین برای ما باز خواهد بود و میتوان روی آنها حساب کرد. البته باید دقت کرد که چینیها اهل سرمایهگذاریهای توسعهای در کشور نیستند ولی عملیات مونتاژ یا مونتاژ قطعات و مجموعهها را انجام میدهند. پس در این حوزهها میتوان روی آنها حساب کرد.
چرا از توانمندیهای خودمان بهره نگیریم؟ آیا بهتر نیست به جای چشم دوختن به دیگر کشورها، خودمان فرآیند توسعه و بهروزرسانی تکنولوژیها را پیگیری کنیم؟
خیلیها این سؤال را مطرح میکنند. باید دقت داشت که استفاده از توان داخلی با محدودیتهایی روبرو است که اولین مورد آن، زمانبر بودن تولید خودرو و قطعات آن است. حداقل بین ۵ تا ۱۰ سال زمان نیاز است تا ما بتوانیم یک قطعه پیشرفته در صنعت خودرو از صفر در ایران تولید کنیم. این شیوه سرمایه زیادی میخواهد و ریسک بالایی هم دارد. این که این حجم از سرمایهگذاری از کجا باید تأمین شود همیشه مورد سؤال و چالش بوده است. از یک سو میتوان به سرمایهگذاریهای خارجی چشم دوخت که این مسیر با تنشهایی مواجه بوده است. از طرفی در داخل نیز با وجود سرمایههایی که داریم به دلیل وجود بعضی موانع نتوانستهایم منابعی را به صورت مشخص به این حوزه اختصاص دهیم چون که راههای اصلی سرمایهای کشور همواره با مانع روبرو بوده است.
حال اگر از سطح کلان به موضوع نگاه کنیم بحثی مطرح است که در کنار نفت، صنعت خودرو میتواند نقش تاثیرگذار را در اقتصاد داشته باشد، با توجه به وضعیت به وجود آمده آیا این انتظار دور از ذهن خواهد بود یا خیر، میتوان در مورد آن امیدوار بود؟
این موضوع را میتوان از دو نگاه کوتاهمدت و بلندمدت مورد بررسی قرار داد. صنعت خودرو در کشور ما نسبت به گذشته یعنی ۵ سال پیش به نسبت واکسینه شده و از وضعیت ایجاد شده کمتر ضربه خواهد خورد. در نتیجه انتظار براین است که در وضعیت جدید و در کوتاهمدت این صنعت تولید خود را ادامه خواهد داد و هم چون سال ۹۱ و ۹۲ شاهد افت ناگهانی تولید نخواهیم بود. زیرا راههای جدید همکاری طی سالهای گذشته شکل گرفته و سرمایهگذاریهای جدیدی نیز صورت گرفته است. از این نظر شرایطمان نسبت به گذشته بهتر است. اما دیگر انتظاراتمان ازاین با چالش مواجه خواهد شد. انتظاری که از صنعت خودرو وجود داشت این بود که طی دوسه سال آینده با دقت به سرمایهگذاریهای مشترک و برخی سرمایهگذاری داخلی که انجام گرفته است، به صنعتی بالنده برسیم که علاوه براین خود رشد کرده باشد و دیگر قسمتهای اقتصاد را نیز با خود بالا بکشد. در واقع پس از چند سال به صنعتی برسیم که بتواند در حوزه فناوری و تکنولوژی پیشران سرآمد اقتصاد باشد. مطمئناً با وضعیت جدید به وجود آمده این انتظار با چالش مواجه خواهد شد.
چه باید کرد تا بتوانیم در سایه استفاده از ظرفیتهای به وجود آمده، صنعت خودرو را به بلوغ برسانیم و صادراتمحور کنیم؟
اگر دولت و نهاد سیاستگذار و مجلس دست به دست هم بدهند و بتوانند فضای مناسبی برای سرمایهگذاریهای لازم در این صنعت را فراهم کنند میتوان چشمانداز روشنی برای این صنعت تصور کرد. آنچه مشخص است این است که این صنعت در حال حاضر با چالش مواجه است ولی هم چنان میتواند جلو برود. نکته مهم درک و شناخت صحیح نهاد سیاستگذار و همچنین قانونگذار از شرایط به وجود آمده و درنتیجه اتخاذ سیاستهای متناسب با وضعیت موجود است. ما در وضعیت نرمال به سر نمیبریم. نمیگویم شرایط بحرانی است ولی اگر سیاستهای متناسب با وضعیت به وجود آمده پیگیری نشود، بحران دور از انتظار نیست. همچنین در کنار درک نهاد سیاستگذار از وضعیت موجود، این موضوع مهم به نظر میرسد که به صنعت خودرو به صورت کلان نگاه شود و آن را جدای از کل اقتصاد نبینیم. به عنوان نمونه اگر به دنبال طراحی و ساخت خودرویی با استانداردهای روز هستیم باید دقت کنیم که این اتفاق بستگی به دیگر صنایع نیز دارد. به طور مثال اگر سرمایهگذاری در حوزه فولاد و معدن نامناسب باشد و درنتیجه ورقهای فولادی و آلومینیومی با کیفیت پایینی تولید شوند، نباید انتظار طراحی باکیفیت بدنه خودرو را داشت. چون که بدنه باکیفیت وابسته به سرمایهگذاریهای وسیع در حوزه معدن کشور است. همین مطلب را میتوان به بخشهای دیگر نیز ارتباط داد. از جمله سوخت و... همه اقتصاد همانند قطعات یک خودرو به همدیگر وابستهاند و درهم تنیده شدهاند اگر به دنبال این هستیم که این خودرو در کل درست کار کند، باید همه قطعات به درستی وظایف و عملکرد خود را به بهترین شکل انجام دهند. باید این واقعیت را بپذیریم که خروج امریکا با عدم خروجش یکی نیست و در پی این اتفاق ما نمیتوانیم همانند زمانی که در یک موقعیت نرمال هستیم، تصمیمگیری کنیم و نوع نگاهها باید تغییر کند تحریمها دو لبه دارد؛ یکی بخش بد آن است که همه آثار و پیامدهای آن را میدانیم و یک بخش خوب دارد و آن هم این که اگر ما بجنبیم و با یکدیگر همکاری کنیم میتوانیم قابلیتهای داخلی خود را بهشدت بروز دهیم. در وضعیت کنونی علاوه بر زیبا حرف زدن بیشتر به عملکردن نیازمندیم. حرفهایی که باید تبدیل به سیاستگذاریهای صحیح شود. پتانسیل صنعت خودروی کشور بهتر از ۴ سال گذشته است که تحریمها اتفاق افتاد و ما میتوانیم با برنامهریزی درست از شرایط موجود خارج شویم و صنعت خودرو را به عنوان یک صنعت بالنده تبدیل کنیم.
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد