جنگ سرد ابرقطعهسازان و حذف واحدهای تولیدی کوچک ادامه دارد
قطعه سازی ایران هم این روزها مثل خودروسازی، وضعیت مناسبی ندارد و در حالی که بزرگان صنعت قطعه درگیر جنگ سرد با یکدیگرند، واحدهای کوچک و ضعیف به خاطر فشارهای غیرمستقیم ناشی از تحریم و همچنین مشکلات داخلی اقتصاد، در مسیر حذف قرار گرفتهاند. در این وضعیت به نظر میرسد تشکیل «تیروانها» (ابرقطعهسازان متخصص و متمرکز) در قطعهسازی کشور میتواند راهی باشد برای بهبود اوضاع فعلی، اگرچه البته به تبع آن، بخشی از قطعهسازان کوچک و ضعیف از عرصه تولید کنار خواهند رفت و یا مجبور میشوند خود را برای پیوستن به تیروانها ارتقا بدهند.
هرچند گزینه ادغام هم همواره در این سالها به عنوان یک راهکار در راستای بهبود اوضاع قطعهسازی کشور مطرح بوده، با این حال به گواه خود قطعه سازان، فعلاً فرهنگ آن جا نیفتاده و نمیتوان خیلی روی این موضوع حساب باز کرد. به عبارت بهتر، ادغام قطعهسازان در وضعیتی که جنگ سرد بین بزرگان صنعت قطعه رخ داده و پای انحصارطلبی در میان است، احتمالی بسیار ضعیف محسوب میشود، چه آنکه ابزار آن اصلاً فراهم نیست. پس ازآنجاکه خود قطعه سازها و به عبارت بهتر، غولهای این صنعت بیشتر انحصارطلب هستند و میخواهند خود نفر نخست در تأمین قطعات باشند و به تبع آن، میلی به ادغام ندارند، یکپارچگی در قطعهسازی (در قالب ادغام) حداقل به این زودیها رخ نخواهد داد.
این در وضعیتی است که تشکیل «تیروانها» به معنای واقعی میتواند درجه تمرکز در صنعت قطعه را بالا ببرد، اگرچه یکی از تبعات این ماجرا، حذف واحدهای قطعهسازی خیلی ضعیف است. همم اکنون نزدیک به یک هزار و ۲۰۰ قطعه ساز فعال در کشور وجود دارد که با تشکیل «تیروانهای متمرکز» احتمالاً ۳۰۰ تا ۴۰۰ قطعهساز که بعضی حکم تولیدکننده به اصطلاح زیرزمینی را دارند، به تدریج از بین خواهند رفت. البته اگر این دست قطعهسازان هم بتوانند خود را ارتقا دهند، قابلیت پیوستن به تیروانها را خواهند داشت. ولی منظور از تیروان، ابرقطعهسازانی هستند که از قدرت مالی و فنی بالایی برخوردار بوده و گلوگاههای اصلی تأمین قطعات خودروسازان بهشمار میروند. هرچند قطعهسازی ایران هم اکنون چند به اصطلاح تیروان دارد، با این حال درجه تمرکز در آنها و نسبت به استاندارد جهانی، پایین است. در دنیا، تیروانها به نوعی تقسیم کار کردهاند، به طوری که هر کدام در حوزههایی محدود متمرکز و تمام قطعهسازان مرتبط در حوزه فعالیتشان را گرد خود آوردهاند.
مثلاً فلان قطعهساز تیروان با زیرشاخههایش، در حوزه الکترونیک خودرو فعالیت میکند و دیگری به جعبه دنده میپردازد و آن یکی سراغ سیستمهای ایمنی میرود. در این مدل جهانی، قطعهسازان کوچکتر به تیروانها وابستهاند و نوعی سیستم خوشهای وجود دارد که موجب میشود هر تیروانی معمولاً روی یک بخش خاص متمرکز شده و فعالیت کند؛ پس اصلاً چیزی بهعنوان قطعهساز زیرپلهای در این سیستم به چشم نمیآید. نکته دیگر اینجاست که تیروانها نقش محوری در طراحی محصولات خودروسازان دارند. گروههای خودروساز جهانی اغلب از همان ابتدای طراحی محصول، تیروانها را در کنار خود دارند و با کمک و مشاوره آنها کار را پیش میبرند و نتیجهاش، تولید محصولاتی است با سطح کیفی بالا و قابلعرضه در بازارهای دنیا.
در ایران ولی داستان چیز دیگری است؛ نه اینکه تیروان نباشد، هست، اما کم است و از طرفی، وضعیت جامع و کاملی را که تیروانها باید داشته باشند، ندارند. در یک نگاه کلی، دو فرق بزرگ بین تیروانها در ایران و جهان وجود دارد که اولی به «درجه تمرکز» آنها برمیگردد و دومی با نوع ارتباط با خودروسازان مرتبط است. در باب بحث «درجه تمرکز»، تفاوت به این شکل است که تیروانهای خارجی، قطعهسازان مرتبط با حوزه فعالیتشان را گرد خود جمع میکنند، ولی در ایران با پراکندگی واحدهای قطعهسازی رو به رو هستیم.
به عنوان مثال، تیروانی که در ایران در حوزه برق و الکترونیک فعالیت میکند، حتماً با تمام قطعهسازان مرتبط، ارتباط ندارد و بعضی از آنها (قطعهسازان کوچکتر) با دیگر تیروانها هم کار میکنند. در واقع اصل ارتباط خوشهای که همه قطعهسازان متخصص در یک حوزه خاص، با یکدیگر فعالیت کنند، در قطعهسازی ایران رعایت نمیشود. البته ارتباط خوشهای بین تیروانها و زیرمجموعههایشان وجود دارد، منتها این خوشه بندی در قالب همکاری مشترک و متمرکز (به طوری که همه قطعهسازان فعال در یک حوزه خاص گرد هم باشند) به چشم نمیآید. فرق دوم اما اینجاست که قطعهسازان تیروان ایرانی تقریباً هیچ سهمی در طراحی محصول خودروسازان ندارند و اغلب تنها نقش «یک تأمین کننده» را برای آنها بازی میکنند.
در مجموع، نتیجه سیستم معیوبی که در زنجیره خودروسازی کشور وجود دارد، این شده که بیشتر قطعهسازان همواره به خودروسازها وابسته و از آنها طلبکارند و خودروسازان هم گاهی مجبورند در مقابل ابرقطعه سازان (همان به اصطلاح تیروانها) کوتاه بیایند. اگرچه در مجموع این خودروسازان هستند که دست بالا را در مقابل قطعهسازان دارند، با این حال بعضی تیروانها از این قاعده مستثنی هستند و درجه نفوذشان در صنعت خودرو بسیار بالا است. این دست قطعهسازان که اتفاقاً انحصارطلب هم هستند، حکم بازیکن آزاد در زمین فوتبال را دارند، چه آنکه تقریباً هیچ قید و بندی را نمیپذیرند و حتی ابایی از واردات قطعه در پوست تولید داخل هم ندارند.
در این سالها هم که همواره بحث بحران مالی قطعهسازان و طلب آنها از خودروسازها مطرح بوده، بعضی تیروانها چندان دچار بحران نشدهاند، چون دست بالا را در برابر خودروسازان داشتهاند. البته در مقطع فعلی که تیراژ به شدت افت کرده، تیروانها هم از ترکشهای آن در امان نیستند، اما مسائلی نظیر تعدیل نیرو و کمبود نقدینگی و تغییر کاربری و تعطیلی، گریبان قطعهسازان کوچکتر را گرفته است نه آنها. در چنین اوضاع و احوالی، به نظر میرسد تشکیل تیروانها وضعیت را در جهت بهبود وضع قطعهسازی کشور و افزایش درجه تمرکز در این صنعت تغییر خواهد داد.
دنیای اقتصاد
دیدگاه بگذارید
اولین نفر باشید که دیدگاه خود را می نویسد